سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شماره صد پنجاه و هفت ؛ وصل تورا ! ...

        شعری از

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        از دفتر دلسروده ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۸ ۲۰:۴۱ شماره ثبت ۷۹۷۰۳
          بازدید : ۴۱۷   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        شماره صدو پنجاه هفت   ؛   وصل تپرا ! …
         
        وصل تورا به ارزش کیهان نمیدهم
        ایمان خود به رهزن ایمان نمیدهم
         
        وقت نماز لطف تو باشد بمن زیاد
        این وقت را به دیو گریزان نمیدهم
         
        آداب در وضو سفر روح با تو هست
        آن را بجای گنج ؛ به قارون نمیدهم
         
        تکبیر در صلات که به دل میدهد صفا
        دل با صفا به قیمت ارزان نمیدهم
         
        اندر قیام این دل من شاد میشود
        مشعوف دل به مسند شاهان نمیدهم
         
        اندر رکوع وصل دلم باتو میشود
        این وصل را به وسوس شیطان نمیدهم
         
        اشکی زشوق سجده روان میشود زچشم
        این اشک را به ارزش باران نمیدهم
         
        شهد است کام من همه اوقات در نماز
        این شهد را به شربت رضوان نمیدهم
         
        احساس میکنم بتو نزدیک میشوم
        این قرب را به افسر سلطان نمیدهم
         
        نزدیک بودنم همه وقت است باتو نیز
        این قرب را ؛ زدست به آسان نمیدهم
         
        باشد نماز ارزش هر رکعتش زیاد
        هر رکعتش به لؤلؤ مرجان نمیدهم
         
        حال خضوع که گاه به(گمنام) میدهی
        آن حال را به رستم دستان نمیدهم
        دوشنبه بیست پنجم آذر ماه نود و هشت .
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۲۱
        مناجاتی بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۸ ۰۹:۴۶
        مانندهمیشه زیبا سرودی بود
        همیشه دانا وتوانا باشید
        درود برشما خندانک خندانک خندانک خندانک
        وهب رنجبرکلیبی
        چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۲۱
        سلام استادگمنام بسیارزیبا.قبول حق ان شاالله خندانک خندانک خندانک
        محمد خسروبیگی
        پنجشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۳۲
        وصل تو را به ارزش کیهان نمی دهم

        درود استاد
        باقر رمزی ( باصر )
        جمعه ۲۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۴:۱۹
        سلام و دورد استاد بزرگوارم
        تقدیم برای یلدا


        فرهاد

        اى دريغا كز زمان تنها به ما فردا رسيد
        كو رسيد اما چه سودى زو شب يلدا رسيد

        با تو هر دم يار ديرين واژه ‏ام منظور بود
        بى تو اى محبوب خوبان جمله بى‏ معنا رسيد

        جان و دل ار سوخت از سوداى افيون بود و چشم
        چون نظر افكند و نوميد عاقبت اينجا رسيد

        يا رب اين غوغاى بر جا مانده از تقويم چيست؟
        كين زمان در پاى گلها سايه‏ ى يغما رسيد

        دل چه خوش بود از سبويى از مى پيمانه‏ اى
        سنگ جهلى چون شكست پيمانه را صهبا رسيد

        بس كه بر دل وعده‏ ى امروز و فردا داده ‏ام
        دل بهر گل مى‏ رسد گويد كه آن رعنا رسيد

        خار دوران را به چشمم گر نهادند جاهلان
        دم فرو بستم به عزلت گفتم از دانا رسيد

        جام پاكى را به سر كش باصر از لطف خداى
        اين بود پيمان او كو از لب زيبا رسيد

        باقر رمزی باصر
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7