« منزل امن »
در مذهب رِندان ، خبر از غير خدا نيست
آنجا خبري هست ،كه جز امر خدا نيست
در مذهـب حق ، لذت دنيا نـدهندش
آنجا ديگر از گفتن يك چون و چرا نيست
كي از منِ دل خسته ي نادان ،خبري بود
هر جا خبري هست،كه جز فيض خدا نيست
در منزل سلطان جهان ، كي ره ما بود
آن منزلِ امن است ، در آن راه گدا نيست
در مركز مافوق جهان ، ره بُوَد امّا
در مرتبه ي اين قدم كوته ما نيست
آن منزل اعلاي جهان ، بهر من و توست
صد حيف كه فكرش،به سر وكله ي ما نيست
زآنجا به مشامم1 بـرسد بوي فرح بخش
كآن بوي فرح2 بخش،در آن باد صبا نيست
در مجلس اعلا ، سخن بيهوده گفتن
آن را نـپذيرند و بيهوده روا نيست
هـر مملكتـي ، مجلس رأيي كند ايجاد
در موقع رأيش ، نظر از ما و شما نيست
صوتي كه به گوشم رسد از مجلس اُنـسش
جز صوتِ همان مروه و آن كوه صفا نيست
آثار خدا را به همان باطن اشياء بـبينيم
صد حيف كه باطن نگر اين ديده ما نيست
يك صوت و صدايي،كه من از دل بـشنيدم
تلقين3 زِ خدايس،كه يكي هست و دوتا نيست
اشياء جهان جمله زِ حق، مي دهند آواي
اندر سرِ ما است ، كه گوش شنوا نيست
دنيا به تو فرصت بدهد ، طاعت حق كن
فرصت ندهد مرگ و طاعت به قضا نيست
در مرحله اول ، همه حرفـي زِ خدا بود
آن روز قيامت، مگر از حرف خدا نيست
پيرايه ي دنيا همه جا ، رأي خداي است
پيرايه به دنيا چو نـباشد ، كه سزا نيست
يارب ، حسن از فيض تو اميد سخن داشت
در اين سخنش گفت:كه اميد خطا نيست
٭٭٭
1- حس بويايي 2- شادي 3 - فهمانيدن
سرودبسیا رعالی وتاثیر گذاری
مانندهمیشه بود
احسنت
درودبرشماادیب بزرگوار