سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 12 بهمن 1403
  • بازگشت حضرت امام خميني -ره- به ايران، 1357 هـ ش، آغاز دهة مبارك فجر انقلاب اسلامي
2 شعبان 1446
    Friday 31 Jan 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

      جمعه ۱۲ بهمن

      سرسرای شراب

      شعری از

      احمد حاجی زاده اردبیلی

      از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۴۵ شماره ثبت ۷۹۳۳۹
        بازدید : ۱۰۳۶   |    نظرات : ۱۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر احمد حاجی زاده اردبیلی
      آخرین اشعار ناب احمد حاجی زاده اردبیلی

      خوش آمدید و مشرف به سرسرای شراب
      غبار   غم   بزدایید     با    دوای    شراب 
       
      تفضلوا  و  تقبل  که  جز  پیاله و می
      تمام دهر بود  همچو داستان و سراب
       
      پیاله های مطلا  و این سرای عظیم
      ز شیخ پیر بود تحفه ای برای شباب
       
      سند صفای دل است و  شما بزرگان نیز
      شوید زینت این بزم و هم پیاله ی شاب
       
      چمانیان  چموش  و  قدحچیان   کریم !
      الی مضیف شراب و پیاله ها من باب
       
      به خط شوید  و  نوید سرور و مستی را
      غزل کنید و  قرینش به زخمه های رباب
       
      غرض ردای دوتا انتخاب و کردش گرگ
      برای پنچه ی شومش ز جلد بره نقاب
       
      به وقت خلقت آدم خدای لم یزلی
      فرشتگان  سماوات را  نمود خطاب
       
      که  در  برابر  آدم  به  سجده  سر  بنهید
      صلای سمعا و طاعت بیامدش به جواب
       
      به جز فرشته ی ابلیس کز غرور و حسد
      درید پرده ی  آرزم  و  باخت حسن ماب
       
      و باب رحمت لا حد و بی کرانش بست
      به  روی   عالم   یاغی    مفتح الابواب!
       
      فَمَا     يَكُونُ     لَكَ      أَنْ    تََكَبَّر    َ فِيهَا
      رجیم گشت و من الصاغرین گشت خطاب
       
      و  در   میانه ی  آتش   ز  کینه  آتش   نو
      زبانه بر دل و جانش کشید و گشت مذاب
       
      ز  روی  کینه   و  من   باب  التیام   دلش
      گماشت همت تاسیس سرسرای شراب
       
      و  خمره های  می  سرسرا  بشد  مخلوط
      به  زهر مهلک  و  عطر به دل نشین  گلاب
       
      قسم به سوره ی النجم و قاب قوسینش
      که   انجمان   هدایت   و   نور  ام  کتاب
       
      برای   وصلت   جان   خلیفه   با  جانان
      نمود   هادی   راهش   مسبب الاسباب
       
      قسم به  نور الم اعهد  و  به  روز الست
      قسم به آیه ی قالو بلی و نفس مجاب
       
      قسم به آیه ی اتممت  نعمتی که خدا
      نمود  حجت خود را تمام  فصل  خطاب
       
      خلیفه  بر سر عهدش  نماند  و  خامی کرد
      ز دست ساقی شومش گرفت  جام شراب
       
      قدم به  وادی  ظلمت  نهاد  و  نظم جهان
      به سرکشی و هوا خواهی اش نمود عتاب
       
      پیاله های پیاپی   به سر کشید   و  نشد
      ز باده خواهی و می خوارگی خود سیراب
       
      و  در  نتیجه ی  طغیان و  بندگی  عدو
      خلیفه گشت میان خدا و خویش حجاب 
       
      برای  قلعه ی  قلبش  که  بود  بیت الله
      نهاده  رب حکیمش ز گوش و چشم دو باب
       
      خلیفه شد  متعهد  به حفظ حرمت بیت
      طریق زهد و توجه به روز حشر و حساب
       
      ولی به وعده ی مستی و عیش واهی شد
      خرابه  قلعه ی  دل با شراب چون سیلاب
       
      ندید چشم و به گوشش صلای حق نرسید
      به سان مرده همی گفت لیت کنت تراب
       
      گذشت  چرخش ایام  و  آسمان  دلش
      ندید جلوه ی خورشید و  نور  عالمتاب
       
      فقط سیاهی شب بود  و  تیرگی مدام
      و سینه بود ز هجران مهر در تب و تاب
       
      حلول  ماه  محرم  و  عشق  آل  رسول
      که بود قلب خلیفه ز محنتش بی تاب
       
      ندای حی علی ماتم الحسین شهید
      درید پرده ی شام مدام و رنج و عذاب
       
      به  وقت بیت خدا شد زمان مطلع فجر
      به لطف  حضرت رب العباد و الارباب
       
      به یمن قطره ی اشکی  به سوگ ثار الله  
      خلیفه  شد  به  یم المهر  ایزدی غرقاب
       
      به سان دکه ی معراج گشت محفل ذکر
      برات کرب و بلا شد نصیب او به ثواب
       
      دلش  به  شوق  هوای حرم  هوایی شد
      و رب العرش به عبدش چنین نمود خطاب
       
      وصال مرقد شش گوشه همچو وصل خداست
      برای  رحمت  بی حد  و  مرز  حق  بشتاب
       
      به وقت  غسل زیارت  به گوش جان  برسید
      ز  احمدش که  تویی همرهم به  جنت ناب
       
      سپس   کفالت   دنیا   و   آخرت  فرمود
      اب  الحسین   اسد الله   فائز المحراب
       
      قدم  ز  روی  زمین  کند  و  کنده  شد از  وی
      جمیع  ذنب  و  خطایا  و  شد  رها  ز  عذاب
       
      به  وقت  رجعت  این  گام  اولین  به زمین
      ز  جان به  ذوق  ملائک  رسید  عطر  گلاب
       
      و  دسته  دسته  ملائک  به  امر  حی  ودود
      برای  عرض تحیات و تهنیت  به  شتاب
       
      شدند نازل و همراه و حافظش به مسیر
      خلیفه شد ز عنایات حق  در استعجاب
       
      دو  بال  سیر الی الله  فطرسش  آورد
      برای  کندن  پای  دلش  ز حصر تراب
       
      به هر قدم  حسناتش  مزید و افزون گشت
      که اهل بیت نبی شد رضا به فعل صواب
       
      گناه   قبل  و   گناهان    بعد   را  بخشید
      از این حرارت مهر خداست سینه مذاب
       
      طریق شط  فرات انتخاب و  چشمش دید
      که  بی  امان ز غم  شاه  و  اهل بیتش آب
       
      گرفته  ماتم   و  موجش   به   صخره  میکوبد
      به سوز دل شده وردش  که  لیت کنت تراب
       
      غرض که وصلت دریا بشد میسر و سهل
      برای قطره ی  آبی  ز لطف خالق آب
       
      دلش  برای  تشرف  به  صحن مولایش
      به محض دیدن کانون عشق شد بی تاب
       
      سرش به  جستن  زیباترین  پیام  سلام
      و پای خسته به شوق تقربش به شتاب
       
      نهاده دست ادب را به روی سینه ی خویش
      و   با   کمال   تواضع     کند   گدایی   باب
       
      نشد     معطل   اعضا  و  قلب   بی  تابش
      به رشته رشته ی قلبش به خون نمود خضاب
       
      از این خضاب و از این نحو عاشقی چشمش
      به  پیروی  دلش  شد  به اشک  خود  غرقاب
       
      دوباره  غسل زیارت  به اشک دیده  نمود
      به گوش جان ز منادی حق رسید خطاب
       
      خوش آمدید و مشرف به سرسرای شراب
      غبار   غم     بزدایید    با   دوای    شراب
       
      تفضلوا  و  تقبل  که جز پیاله و می
      تمام دهر بود همچو داستان و سراب
       
      هزار حج و هزار عمره ی صحیح و قبول
      عطا  نمود  خداوند   ذوالعطا  به   ثواب
       
      به  امر  داور  دانا  به  حکم  هیزم  شد
      گناه و محو و عدم شد به مهر عالمتاب
       
      به هر کجا که  نهادش قدم خلیفه ی حق
      زمین  به  جای  خلیفه  بگفت   یا  تواب
       
      بدون مستی و  پیمانه زندگی هیچ است
      قسم به مستی و مستان روزگار و شراب
       
      ولی    سقایت   آن   را   ز  دشمنت  نپذیر      
      که باطنش همه زهر است و ظاهرش چو گلاب
       
      به  صفحه صفحه ی اوراق آخرت بنویس
      گناه مستی و باکی نکن ز حشر و حساب
       
      به  راه  میکده  مویت  به  رنگ  دندان  کن
      که بی ثمر نگذارد  به  روز  حشر  ارباب
       
      و   چای  روضه ی  ارباب  بی  کفن  را نوش
      که  این   شراب  مقدس   دلت   کند   شاداب
       
      " احمد حاجی زاده اردبیلی "
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۰:۴۳
      یه شعر ناب خوش آمدید خندانک خندانک
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۱۸
      سلام . بسیار سپاسگذار و ممنونم 🌹
      ارسال پاسخ
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۶:۰۰
      خندانک
      درودبرشما خندانک
      به جمع ماخوش آمدید خندانک
      خندانک خندانک
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۲۰
      سلام. ممنون از لطف تون . پایدار و موفق باشین
      ارسال پاسخ
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۶:۱۹
      درود شاعر گرامی
      بسیاااااار زیبا بود
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۲۱
      سلام . از عنایت شما استاد بزرگوار بی نهایت سپاسگذار و ممنونم
      ارسال پاسخ
      بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
      پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۷:۳۶
      درودبرشمااستادگرامی بسیارزیبابودپیروزوپایدارباشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۲۵
      سلام. ممنون از حضور دلگرم کننده ی شما استاد گرانقدر . همیشه بدرخشید
      ارسال پاسخ
      لیلا امریاس(پریسا)
      جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸ ۰۱:۱۶
      درود بر شما
      سروده ای زیبا و بلند
      خندانک
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۳۵
      سلام. ممنون از لطف تون . پاینده و پیروز باشید
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۰
      سلام شاعر گرامی خندانک
      لذت بردم خندانک
      دستمریزا خندانک
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۳۰
      سلام . حضور دلگرم کننده تون باعث افتخاره . از لطف حضرتعالی ممنونم
      ارسال پاسخ
      جواد  رفیعی  (جواد)
      جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸ ۱۵:۰۵
      سلام
      بسیار زیباسرودید خندانک خندانک خندانک
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۳۵
      سلام . از لطف حضرتعالی بسیار ممنونم
      ارسال پاسخ
      علی مزینانی عسکری
      شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۸ ۰۱:۱۲
      سلام و عرض ادب
      دستمریزاد
      خوش آمدید
      خندانک خندانک خندانک
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۳۲
      سلام. از حضور و عنایت شما شاعر گرانقدر متشکرم
      ارسال پاسخ
      راضیه رحیمی
      پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۸ ۱۳:۳۳
      زیبا بود
      موید باشید
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      احمد حاجی زاده اردبیلی
      شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۷
      ممنون از لطف تون
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2