سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        وزن های عروضی ِ زندگی

        شعری از

        اکرم بهرامچی

        از دفتر سرزمین کاوه ها نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۹ آذر ۱۳۹۸ ۱۷:۳۰ شماره ثبت ۷۹۲۱۳
          بازدید : ۵۱۳   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اکرم بهرامچی

        قلمم که مست می شود
        روزهای یخ زده را
         داغ تر می نویسد

        وقتی کلمه ها
        بدبختی را  لیز می خورند
        از دهانشان بخار
        قافیه می بندد

        بدبختی واژه ایست سنگین
        برای وزن های عروضی ِ  زندگی
        و خوشبختی
        سپید ِ سپید
        بدون وزن
        بر بال ِ
        قلم هایی می نشیند
        که  دائما
        جوهر  ندارند
        اکرم بهرامجی
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        شنبه ۹ آذر ۱۳۹۸ ۲۰:۴۴
        درود خندانک

        زیباست تراوش احساس شما خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        شنبه ۹ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۱۰
        سلام نگاه شما بی شک زیباست خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۸ ۲۲:۵۵
        درود بانو
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        سه شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸ ۰۱:۲۸
        سلام شما همیشه لطف دارید سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۹ آذر ۱۳۹۸ ۲۰:۱۲



        درود برشما خندانک خندانک خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        شنبه ۹ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۰۹
        سلام سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        يکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۸ ۱۷:۳۹
        قلمم تیز
        و ذهنم کند
        روی کاغذ نمیرقصد
        نمیپرسم ازو حال دل دیوانه را
        او خوب میداند

        زیبا بود بانو
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        سه شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۱:۴۷
        سلام ممنونم از همراهی قلم زیبای شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پژمان بدری
        يکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۸ ۱۹:۳۱
        سلام هم زبان
        بی تعارف میگویم یکی از بهترین سپیدهایی ست که در مدت به بلوغ رسیدن واژگانم خوانده ام....
        این اثر ناب به زیست بوم شاعر برمیگرد
        روزگاریست که وزن بدبختی از هر آنچه که هست سنگین تر می باشد و خوشبختی که حتی نمی توانیم نامش را بر سفیدی کاغذ بنویسیم...چه دردی از این بالاتر که قلم خوشبختی جوهری برای نوشتن نداشته باشد..؟؟؟

        یخ با داغ در تضادست جنگ یخ و آتش
        قلم و شعر وزن و سپید و جوهر در تناسب اند
        یخ زده و لیز و بخار باهم در مراعات نظیرند که فضای انجامد آور این روزها را نشان میدهد
        و خلاصه پایان بندی که موها را به تن آدم سیخ میکند
        هرچه از این اثر ناب بگوییم و بشنویم بازهم کم است
        مخلصون و مخلصات خندانک خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        سه شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸ ۰۱:۲۷
        سلام ممنونم از لطف فراوان شما و نظرتان در مورد قلم ناتوان من خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4