سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        ای درخشان ترین طیف ِ هستی

        شعری از

        اکرم بهرامچی

        از دفتر سرزمین کاوه ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۸ ۲۱:۴۲ شماره ثبت ۷۸۹۰۶
          بازدید : ۳۴۱   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اکرم بهرامچی

        ارسال به
         
          ماه میلاد بود وخداوند
        بهترین ماجرا را رقم زد
        کعبه چرخید و شور طوافت
        رخوت ِ عالمی را به هم زد
         
        عشق تا ریخت در پای باران
        خاک ،همدوش ِ  رنگین کمان شد
        ابر در مقدم ِ دل اذان داد
        در طواف ِ  تو کعبه عیان شد 
         
        می دمد عطر ریحان و قرآن
         لای فصل   دل انگیز پاییز
        ماهِ  وحدت ،  شکوه ِ نبوت
        پایکوبان و از عشق لبریز
         
        بت شکست و در ایوان ِ  کسرا
        ریخت آوار بر پای تقدیر
        آتش کهنه خاموشی آموخت
        ماه میلاد زد بانگ تکبیر
         
        لرزه بر کفر و بتخانه افتاد
        خواب ِ آذر  گشسبان  به هم ریخت
        عالمی دید در مقدم ِ  تو
        جهل و بطلان به قعر ِ  عدم ریخت  
         
         
        شانه های تو ممهور عزت
        در رسالت   مقدس ترینی
        ای درخشان ترین طیف ِ هستی
        امن و مومن ، محمد ، امینی 
         
        گل اذان داد، قمری غزل خواند
        واژه تطهیر شد در کلامت
        عالمی جان فشان ،  پای قرآن
        پای آموزه های ِ پیامت
         
        امشب اعجاز ِ ذکر و دعاهاست
        وقت ِ خوب ِ  اجابت رسیده َ ست
        آنکه امشب دلش سوخت با عشق
        جرعه ای از کلامت چشیده َست
         
        اکرم بهرامچی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸ ۲۰:۲۳
        درود بانو
        مولودی بسیار زیبا و دلنشین بود
        دستمریزاد
        عیدتان مبارک خندانک
        علی مزینانی عسکری
        پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸ ۱۰:۳۶
        سلام و عرض ادب
        عیدتان مبارک
        دستمریزاد ...بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
        خندانک خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۲۳
        سلام عید شما هم مبارک ممنونم از محبت شما خندانک
        ارسال پاسخ
        وهب رنجبرکلیبی
        پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸ ۱۳:۳۹
        درودبانوزیبابود خندانک خندانک خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۲۴
        سلام سپاسگزارم از لطف شما خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸ ۱۸:۱۱
        باسلام وارادت
        خواندم ولذت بردم
        درود درود
        ادیب دانا وتوانا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد (ص) نورحق باری تعالی
        که توحید ش بود راه رهایی
        زوحدانیتش این فرق زیباست
        تفاوت در رهش ایمان و تقواست
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۲۵
        سلام سپاسگزارم شما لطف دارین خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸ ۰۱:۱۹
        سلام بزرگوار.......دستمریزاد خندانک خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۲۶
        سلام آقای انصاری
        بسیار سپاسگزارم از حضور خوبتون خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸ ۱۳:۰۳
        درود خانم بهرامچی گرامی خندانک
        زیبا و فاخر خندانک خندانک خندانک

        رسد از سمت مشرق پادشاهی
        که دارد همرهش زرّین سپاهی

        نگاهش کیمیای مُلکِ جانهاست
        به شوقش نور می بارد سیاهی

        چنان می گوید از زیبایی صبح
        که عاشق می شود هر شامگاهی

        به سویش بی پناهان می شتابند
        چه نیکو همدمی! محکم پناهی!

        طراوت می دهد باغ بشر را
        برآرد آب از خشکیده چاهی 

        وجودش علت ماه است و خورشید
        فریبش کی دهد خورشید و ماهی

        نگیرد خلق فرمان از سلیمان
        چو باشد همچو احمد پادشاهی... (م. فریاد)

        در پناه حق باشید خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۲۴
        سلام بر شاعر نیکوسخن
        من لا به لای نطرات
        شعر زیبای شما را ندیدم مرا عفو کنید ممنونم سری زدید به این دفتر ، غزلتان هم بسیار زیبا بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اعظم قارلقی
        جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸ ۱۳:۰۹
        خندانک
        عرض تبریک و شادباش
        خندانک خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸ ۱۴:۴۸
        سلام سپاس از محبت شما خندانک
        ارسال پاسخ
        قانع تهرانی
        جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸ ۱۳:۱۹
        بسیار به جا و زیبا خندانک
        عیدتان مبارک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸ ۱۴:۴۸
        سلام سپاسگزارم از حضور خوب شما خندانک
        ارسال پاسخ
        علیرضا ناظمی ناظم
        دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ ۰۷:۲۶
        سلام
        بانو بهرامچی
        بسیار زیبا و ستودنی
        درودتان خندانک خندانک خندانک

        اکرم بهرامچی
        دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۲۰
        سلام
        سپاسگزارم از حضور سبزتان خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6