شماره صد و هفت ؛ این حسین(ع)
این حسین(ع) کیست مثالش نه کسی را دگراست
مادرش حضرت زهرا(س) زغمش دیده تر است
کربلا را شرفی داده ز خونش عجبا !
خلق دیوانه کارش شده اورا ظفر است
گر بگویم که خدا هست یقین نیست خدا
گفته اند خون خدا هست چه خوش این خبر است
حمله ای نا متقابل که کند ؟ غیر حسین(ع)
برملایک بکند فخر خدا کین بشراست
لشکر کفر زند تیر به او از همه سو
چونکه مشغول نمازاست زخود بی خبر است
گوش و چشمش همه اوقات بفرمان خدا
باورش هست خدا بر همه کارش نظر است
آه ! از ناله آن کودک شش ماهه او
تشنه لب هست پسر؛ خون جگری از پدر است
اکبرش در صف اعدا چنان شیر ژیان
وصف اورا نتوان گفت که خیر البشر است
این حسین(ع) کیست ابوالفضل چنان یاور او
باوفا ؛ مرد شجاع ؛ صورت او چون قمر است
همچو زینب(س) بجهان نیست یکی خواهر او
حوریان پیش وجودش همه شان خم کمر است
در همان وقت خیامش همه را شعله گرفت
اهل بیتش به بیابان همگی در به در است
میکند فخر زکارش به صف حشر خدا
چون حسینش(ع) همه وقت طاعت اورا به براست
در مزارش بزدند شخم که پنهان بکنند
حالیا قیمت خاکش زگُهر بیشتر است
شکر گویم که به(گمنام) یقین کرده نظر
از غمش اشک روان در همه وقت از بصر است
دوشنبه یازدهم شهریور نود وهشت مصادف
باورود حضرت سیدالشهدا به کربلا .
آیینی بسیار زیبا و شورانگیز بود
دستمریزاد
اجرتان با سقای کربلا