« سجود »
پيروي از هوس خام ، اگر رأي تو بود
امر صادر نـنمودي ، تو بـشر را به سجود
رأي دانـا پدري بود ، كه تابع به تو شد
روز وشب فكر ونيازش،همه ذكرست و سجود
هـر ملايك به همان روز سر آورد فرود
از همان روز يقين ، خازن آن خُلد3 تو بود
آدم از رأي تو برخاست ، از اين خاك زمين
باز در خاك فرو مي رود از طرز سجود
روز اول كه ندا شد ،به ملايك به سجود
قبله آدم شد و آن سجده به درگاه تو بود
سجده بر آدم خاكي نَبُد4 ، از بهر تو بود
در ازل حكم تو شد ، بهر ملايك به سجود
در همان روز كه شيطان ره توحيد نيافت
شد رجيم غضبت ، رانده شد از قهر ودود5
آدم آن روز كه فهميد ، اطاعت بنمود
نسل آن تا به قيامـت ، بنماينـد سجود
هر كه را وحي تو بر او ره علمي بنمود
از ازل تا به ابد ، پيـرو آن وحي تو بود
آدمي گـر نـكند ، راز و نيايش به سجود
به جنان كي برسد ، تا بتوان كرد خُلود6
اي حسن راز و نيازت،تو بگو وقت سجود
چون خداي دو جهان، امر نمودت به سجود
٭٭٭
3- بهشت 4- نبود 5- محبوب- نام خدا 6- بقاء- ماندن