يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر فرهاد فیض اللهی (کدخدای نیستی)
آخرین اشعار ناب فرهاد فیض اللهی (کدخدای نیستی)
|
اعترافات دو
شرمسارم
از قلب بی بخار
و دستان بی وفایم
با آنهمه حرکات ناموزن.
چه نفرین با شکوهی!
پایان رؤیاهایم.
کنون واژه رؤیا
در شکم تاریخ
نخودی میخندد
عین جنّی بدجنس.
قمری خواهم شد
همانند لشکر سیاه سوگواری
متشکل از فوجی از پرندگان:
تا در فضا
بی جهت بچرخم
و شب به شب
در خلاء
زخم آبی رنگ ژرفی را
بر جای بگذارم
و
معلق در فضا
نگاهی بیاندازم
به زمین و
زندگی اشیای مردنی
تا
با چنگال روزگار
بقاپم
آخرین کلامی را
از زمین
که در آغوش برگهای پژمرده
و تنیده درهم
به خواب رفته اند.
آخرین بغض غرور گریان!
افسوس!
این اشکهای بی تأثیر!
علی رغم سپر حفاظتی
به خودم سیلی میزنم
آری به خودم،
به انسانی
بدون تقوا و راست اندیشی
پر از گناهان ظلمت اندود.
هیهات!
درد سیلی
جرقه زنان
درونم را میشکافد.
ترجمه از کره ای به فارسی
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام جناب استکی بزرگوار! شاعر چه خوب بیان کرده است: «از بزرگاه عالم هر که را دیدم غمی دارد». در این دنیا کسی بی غم نباشد اگر باشد بنی آدم نباشد غم هم در شمار چهار فصل طبیعت درون انسان است تا زندگی هست کسی نخواهد توانست از دستان زندگی، عشق و غم پا به فرار بگذارد. مرسی از ذائقه زیباشناسایانه تان! با ارادت و سپاس فراوان | |
|
سلام جناب حکیم گرامی! حضور و همراهیتان مناسبتی برای ابراز ارادت و تشکر فراوان! با بهترین آرزوهای شاعرانه | |
|
جناب منوچهری گرانقدر! با تشکر فراوان از حضور و همراهیتان! خوشحالم که شعر ترجمه شده از کره ای به فارسی، به مشام شاعرانه جناب عالی رسیده و ذائقه زیبا شناسایانه تان برانگیخته است. با ارادت و آرزوهای رنگارنگ شاعرانه | |
|
سلام جناب زمانیان قوژدی انقلابی فکر! تا جهان را به سوی انسانیت نبری نخواهی آسود چو طی شب و روز بسیار شادمانم که به منزله یک اندیشمند انساندوستانه، قدم رنجه کرده و سری به ترجمه این بنده حقیر زده اید. قدمتان بر روی چشمانم! با ارادت و سپاس فراوان | |
|
سلام جناب طهماسی گرانمایه! عطر شراب از وجودتان میبارد که روح می و ساقی و میخانه است ما همه عاشقان عالم، پوزه نهاده ایم بر در میکده. بنابر گفته مولوی: شراب، میکده، عاشق و معشوق در هم آمیخته و پیکره لذت هستی اند. از حضور و همراهیتان خوشحالم با مهری آغشته به شراب سرخ ناب | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غمگین و زیبا بود