شنبه ۳ آذر
|
دفاتر شعر کوروش فلاح نژاد (رِند)
آخرین اشعار ناب کوروش فلاح نژاد (رِند)
|
.
ما ساده بودیم
در روزگاری که راه راه شدن مُد بود
ارتباط های شش رقمی
وقتی پدرت خانه نبود
و شماره ایی که بدون کُد بود
.
شبهای ما دلتنگی خالص
بدون شبکه های اجتماعی
پر از فکر همدیگر
پر از غم شیرین تنهایی
.
در حسرت یک آغوش ساده
بدون ترس و لرز
یا شنیدن صدایت
درون کیوسکهای زرد بلوار کشاورز
اوج عشق ما دیدار
به وقت یک بعد از ظهر
دست در دست هم
توی سینما پولیدور
وقتی آرتیست اول عروسکی با کلاه قرمز بود
و حادثه آغوشت بود خالی از تجربه های بغل
نفس می کشیدیم هم را
با دماغهای بدون عمل
.
اما
لِه شدیم
میان طوفان های دهشتناک
از هم پاشیدیم
در گذر از آنالوگ به دیجیتال
عصرهای آخر هفته را مذبوحانه کُشتیم
مانده هنوز در نامه های کاغذی
مانده در کاسِتها و دروبین های نگاتیو دار
وقتی ساده ترین بوسه خط قرمز بود
درمانده از درک ساده ی ترشحات واژینال
و جمله ی آخر هر نامه
تکرار کلیشه ایی «بی تو هرگز» بود
روزگار چرخید و چرخید
محو شدیم در دِیتاهای طوفان وار
کشتی ما به گل مَجازی نشست
دهه های عمر ما با تهی مغزان گذشت
با جنگ
با تفتیش سادیسمی عقاید
با پلیدانِ سخیفِ پست
کلیشه ها فاسد شد
من با تو دیگر تکرار نشد
«هرگز» شد
سهم ما از آن دهه فقط شصت
خاطره های تابستان پَر زد
سالها در چهاردیواری های حبس
درد زاییدیم زیر هجوم زندگی
قامت ما شکل پرانتز شد
هر کدام در گوشه ایی از شهر
با خاطره های منجمد بی گاه
تا همیشه از هم بی خبر
قلبهای ما سردتر از فلز شد
راه راه شدیم
سادگیهای ما در هم شکست
ذهنم ملکه ی شاه بیتی از حضرت حافظ شد
.
« باز آی که باز آید عمر شُده ی حافظ
هر چند که ناید باز تیری که بِشُد از شست »
.
#نوستالژی ۲
#کوروش_فلاح_نژاد #تابستان۲۰۱۹
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود