پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب سمیرا_خوشرو
|
بی تو خرابم
ازون روزی که رفتی برنگشتی
تمومِ زندگیِ من سرابه !
همه می بینَنش از دور، قصرِ
ولی توو چشم من ارگِ خرابه !
نقابِ خنده داره، صورتِ من !
نباید هیشکی غمهامو بدونه
نمیخوام جای نیشِ طعنه هاشون
شبیه داغ، رو قلبم بمونه !
میونِ فصلِ گرمم برف اومد !
خمیدن شاخه های سبزِ بی جون !
درختِ آرزو قندیل بسته
میونِ دستای سرد زمستون !
گُلای باغ با بارونِ چشمام
همیشه خیسن امّا گل ندارن !
تمومِ غنچه ها میخوان که وا شَن
ولی با دیدنِ من کم میارن !
گره افتاده توو موی کمندم
نوازشهای انگشتاتو میخواد
نمیدونه که رفتی تا همیشه
شبیه قاصدک رو شونه ی باد !
هنوزم نیمه شبها پیرهنت رو
میونِ دستای سردم میگیرم !
هوا پُر میشه از بوی تنِ تو...
دلم میخواد از این دوری بمیرم !
#سمیرا_خوشرو_شبنم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غمگین و زیبا بود