سه شنبه ۴ دی
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
میرود سر ، بزم بارانهای شوراوا،
دلم
حزن شراب آذین شالی های گم پیدا
تا افق، تالار سحرآمیز سنگینگام مه، برپا
گوییا
افیون فسخ آبها،
بر سینه ی البرز رویانده، زربینان شرقی
چون شمان دلهره، زبر و گدازنده
آنچنان از ناوک خورشید آکنده
، کو به گردنبند دورانش
، زمردها،
آه تو!
ای مرشد سبزین ردای گنگ کوهستان
خسته از کابوس باد و نعره ی طوفان
ای پریشان جنگل مستان!
بر فراز یالهای وحشی البرز اینک، دشتوا
گم میکند
عطر تن نعناع آبیرا
در قنوت واژه ی نیلین موج آژین دریا
نقش بسته
طاقه های رودهای بیمحابا
یک بلم، از جان افرا
بر شیار سرخ ساحل،
غرق فردا
صخره ی سخت مورب
سنگهای بینشان خفته در شب
رازهای آشنای ریخته در چشم کوکب های رخشان مرکب
مست میعان دم شیرین سنبلهای صحرا
.
.
.
شهر من
از دورها
تنهای تنها..!
|