يکشنبه ۲ دی
فقر شعری از بهرام سپهریان
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۸ ۱۲:۳۳ شماره ثبت ۷۲۹۶۵
بازدید : ۷۸۰ | نظرات : ۲۸
|
آخرین اشعار ناب بهرام سپهریان
|
باور کنیم ؛
دشمن همین جاست
پنهان
در آستین ما،
من او را دیدم ،
عشق را کتک میزد
دوست داشتن را
میکُشت،
در کمین حیا نشسته !
دشمنِ آزادی ،
متنفر از بوسه
دعایش نفرین
من اورا دیدم !
شب !
چراغِ آسمان خاموش ،
گامهایش
آرام
زهر داشت
تلخ و سهمگین !
گاهی کُشنده
گاهی گزنده ،
گاهی ضَجه میزد
آهش سوزان
من اورا دیدم !
آه
کاش نمی دیدم
آدما
به تنگ آمدن از او ...
دشمنِ آزادی
زنجیرِ دین ،
ننگِ دنیا !
با خنده قهر
نامِ ننگش ،
فقــــــــــــــــــر !!
بهرام سپهریان
|
نقدها و نظرات
|
درود سپاس از لطفتان ، یاد گرفتم از قلمتان مانا باشد | |
|
درود | |
|
درودت باد | |
|
درود استاد بزرگوار ممنونم | |
|
سپاس از نگاه زیبای شما ، مانا باشی | |
|
سپاس | |
|
درود هنرمند فرهیخته ، مانا باشی | |
|
سپاس | |
|
سپاس از لطفتون | |
|
درودت باد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
به شعرناب خیلی خوش آمدید
شعر سپید راخوب می شناسید مرحبا
عشق را کتک می زد ....
باخنده قهر
نام ننگینش :
فقر ....
همین یک مجزا از شعرِ ناب تان یکی از بهترین هایکوهای دنیاست