این جهان را با تمام جلوه ها یش ، دوست دارم *
زندگی را با تمام مشکلا تش ،دوست دارم*
گر چه آغازش به دست من نبود و، انتها یش نیست *
لیک ، عشق و شا دیِ بی انتها یش ،دوست دارم *
*****
نو بهاران غنچه و گل ، بر درختان جلوه دارد *
نغمه یِ بلبل ، به هنگامِ بهاران ، دوست دارم
صبح گاه است ونسیم روح پرور، آورد شادی *
تابش خورشید را ، هر با مدادان ، دوست دارم
غنچه یِ گل ، لب گشاید ، عشق یاری ، دم زند *
شادی یاران ، پر از عشق فراوان ، دوست دارم
آن صدایِ دلنوازِ ریزشِ آب ، از بلندی *
زندگی را، با نوایِ دل نوازان ، دوست دارم
در کنارِ آبیِ آرام دریا ، ساحلِ زیبا و جنگل *
بویِ عطرِ گل ، درونِ سبزه زاران ، دوست دارم
عده ای در کوشش و سعی و تقلا در جهانند*
من جهان را بهرِ سعیِ روزگاران ، دوست دارم
بعضی از این مردمان در فکرِ اسرارِ جهانند *
مردمان را من ، برای فکر سازان ، دوست دارم
عده ای هم بی خیال از کشف اسرار جهان اند *
گاه گاهی در پیِ این بی خیالان ، دوست دارم
گر چه جز بازی دگر چیزی ندیدم در سرایِ عمر *
بازیِ بازیگران ، با پاکبازان ، دوست دارم
آشنا یان با رموز علم بر تر در جها ن اند
من گذار زندگی ، با آشنایان ، دوست دارم
این که در اوجِ تظلم ، مردمان ناظر بدانند این خدا را *
من صفایِ همدلی با مردمان را ، دوست دارم
من امیدم در جهان ، آگاهی از سّرِ نهانیست *
من جهانِ آ گه ، از سّرِ نهان را ، دوست دارم
این خداوند جهان ، والاتر از آنست مردم می شناسند*
من خدایِ پر ز راز و قدرت و ،مهرِ فراوان ،دوست دارم
این درختِ پر ز بار و ، سبز و خّرم ، شادیم بخشد *
دوری از زاری ، به سوکِ این درختان ، دوست دارم
رنج و اندوه فراوانِ کسانی را که تحتِ ظلم باشند *
می کنم احساس و من ، صبر فراوان ، دوست دارم
سر کشی های ستم کاران تاریخ بشر را، مزه کردم *
انتقامِ چرخ گردون را ، برای این سواران ، دوست دارم
"مقتدا" این زندگی پوچ است و بی حاصل کجا یی *
بازیِ گل پوچ را من ، بی حسابان ، دوست دارم
بسیار زیبا وجالب