جمعه ۹ آذر
سنگ صبور شعری از منصور دادمند
از دفتر دیوان مسعود نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۷ ۱۲:۲۳ شماره ثبت ۶۹۷۸۶
بازدید : ۴۶۲ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب منصور دادمند
|
می کشم آسمان به رنگ غروب
دل بریدم از فروغ
می خرم درد و غم به نور
می زنم آتش این دل
به شدن یک سنگ صبور
می نشینم کنار آن پیرزن
ندارد یک نان شب
یک همدم و همراز به سر
تا بگوید درد و دلش
چرا هست ساکت و خاموش به لب
دل بریده از یک نفس
می چشم اتش رنج و غمش
به لبش شد به سخن
اشک تنهایی اش روان به لب
میریزم بارون اشک
به دل تنها افتاده در قفس
می نشیند یک برگ خشک بر شانه من
تا بگوید چرا افتاده ز درخت
چرا بر شانه باد می خرد رنج سفر
چرا هست چون پیرزن
غمگین و تنها به شب
از همه عزیزان که شعر این مبتدی و.... چیزی از شعر نمیدانه را ملاحظه میکنید سپاسگزارم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خوبید؟
خوشحالم که میسرایید
دیر به دیر تشریف می آورید
تندرست و موفق باشید