« طريق يار »
خوش آن طريقه اي كه شد چو آن طريق يار ما
همان طريقه مي بُوَد ، هميشه انتظار ما
هر آنكه با دغل1 بُوَد ، نـدارد اعتبار ما
طريق صاف و پاكي است، طريقه هاي يار ما
بر آن سرم كه معصيت ، نمي بُوَد به كار ما
كه معصيت حرام شد ، زِ گفته هاي يار ما
به سنجش آور اي بشر ، طريقه و شعار ما
مگر نـباشد اين چو آن، طريق كردگار2 ما
بشـر به راستي بيـا ، هميشه بر كنار ما
صراط مستقيم را بجو ، تو در ديار ما
به آب و رنگ وخال و خط3،نمي رسي كنار ما
به لوح ساده ات بنوش آب خوشگوار ما
بشـر دوباره گوش كن ، زِ گفته و قرار ما
پيمبران كه گفته انـد ، كلام آشكار ما
برادري به خودسري ، چو دشمنس براي ما
برادري به سادگي بُوَد بـر اعتبار ما
برادري به نيكي است و راستـي شعار ما
نه جهل وكينه جويي است وكجروي به كار ما
بـرادري ، بـرابـري قـرار پايدار ما
نه با تكبّـر4 و غرور ، شكستن قرار ما
حسن دوباره مِـي بنوش ، زِ آب افتخار ما
كه آب چشمه ي ازل ، بُوَد زِ يادگار ما
٭٭٭
1- مكر و حيله 2- خداوند 3- آرايش و ظاهر سازي 4- خود بيني
آموزنده و زیبا بود