این یار بی وفایم
آتش زده به جانم
ما را رها کرد و رفت
این رسم عاشقان است؟
گفتم که من تنهایم
تنها ز این دنیایم
رسم دنیا بر این است
تنها ترین غمگین است
در رسم ما انسان ها آدمیت همین است؟
بر پای حرفت ماندن سخت است
ولی عشق این است
گفتی فراموشی راحت است
دل فروشی راحت است
اما بدان این رسم، رسم نامردُمان است
رسم عشق فروشان است
گفتند که عاشقان را حدی نمی بایست زد
ما را نه تنها حد، تیشه به ریشه یمان زد
می دانم می گذرد، عمر سوخته ام به پایت می گذرد
می دانم خوشی و دنیا به کامت می گذرد
می دانم راحت از هفت سال عمرم گذشتی
ز من و عشقم بی شرم و حیا گذشتی
اما بدان که یک روز چرخ فلک به رسمش تاوان ز تو گیرد
باید که دید در آن روز دنیای مان همین است؟
قسمی به بلندای آسمان خورم
قسم به خدای عالم قسم
به اشک دو دیده ام قسم
قسم به عشق پاکم قسم
به بغض گلویم قسم
به طواف کعبه ام قسم
به طواف به نیابتت قسم
به هفت آسمان دنیا قسم
به قانون نا نوشته دنیا قسم
که اگر خیانت کردی و ز قلبم خنجر فرو کردی
به خدا قسم به عذاب سختی گرفتار شوی
به عذاب خیانتت گرفتار شوی
نفرين نامه جالب و زيباست