شعر "برادری" از شاعر "علی احمدی "
کوچیک باشی یا که بزرگ ...فارس باشی و یا که ترک...
جوون و سردماغ و توپ ...پیر باشی یا ساکت و خوب
.......کوتاه ...بلند .....زشت یا لوند........کچل باشی یا مو کمند
دکتری یا که آکتوری.....سوار xx میشی یا راننده تراکتوری.....پست وزارت داری یا کارگر پیک موتوری
....هر کی باشی .هر جا باشی ....زندگی رو سخت بگیری ....دلت بخواد تا بمیری ...یا که بخوای تو زندگی هیچ چی رو جدّی نگیری.....میگذره این چرخ و فلک چه با کباب چه بربری
ولی به اون خدا قسم .....خدای ناز برتری....خدای لحظه های ناب قفس کبوتری ....قسم به اشک مادر و ثانیه های دلبری....
دنیا به کامت باشه و دریا غلامت باشه و عشق مرامت باشه و کوه بیاد به نوکری ..یه درد بی درمونی هست
اگر گرفتارش بشی میفتی به در به دری....
اگر یتیمی یا اگه ثروت و مکنت نداری .....یا از تموم خوبی ها جیره و سهمی نداری ...یه خط بگم از آخرش حتی تو هفتا آسمون نام و نشونی نداری ....غصّه نخور که حل میشه ...سیاهی در به در میشه اگر که طاقت بیاری .......
ولی اگر تو زندگی دیدی همش خوب میاری....هیچ کم و کسر و حسرت ودرد و بلایی نداری ...یه چیزی هست اگر باشه همیشه جفت شش میاری اگر نداشتی به خدا یقین بدون کم میاری .....وجود نازنینی هست گره گشای کارته ...دل به دلت می بنده و بعد خدا کنارته ....وقتی دلت شکسته از شکسته بند زندگی
یادت می ده معرفت و نام و نشون بندگی ......
هر چی داری یا نداری خلاصه می گذره ولی ......
دوا نداره مرض سیاه بی برادری
تقدیم به تمامی برادران با عشق جهان به ویژه آقا مهدی میرزایی نازنین
علی احمدی ......................حادثه
زیبا سرودید جناب حادثه ارجمند