« ای نَفَسِ خُرمِ بادِ صبا »
باز شده موعد یارانه ها
« قافلۀ شب، چه شنیدی ز صبح؟ »
گوجه فرنگی شده خونِ بابا
« بر سرِ خشم است هنوز آن حریف؟ »
مرغ سُرنگی شده اَندر فضا
« از درِ صلح آمده ای یا خلاف؟ »
پوشک مِرسی بخرم یا طلا؟
« بارِ دگر گر به سرِ کویِ دوست »
بُگذری ای دولت تدبیر ما
« گو رَمقی بیش نماند از ضعیف »
چند زند صورت بیجان خفا
« آن همه دلداری و پیمان و عهد »
کِیف نمودی تو ز آرای ما
« لیکن اگر دور وصالی بُوَد »
فاش کنم منبع این ماجرا
« تا به گریبان نرسد دستِ مرگ »
چاره کن این مردم بازیچه را
« دوست نباشد به حقیقت، که او »
روزی ملت بکُند بر هوا
« خستگی اندر طلبت راحت است »
زجر کشیدن به امید شفا
« سَر نتوانم که برآرم چو چنگ »
صاحب مسکن شده بر من خدا
« هر سحر از عشق دَمی می زنم »
تا ژن برتر نخورد پاچه را
« قصۀ دردم همه عالَم گرفت »
گوش ندادی تو به این ماجرا
* تضمینی از غزل دوم استادِ سخن سعدی
سید مجتبی آذرانی - 1397/08/22
بسیار زیبا ، شیرین و مبین مشکلات جامعه بود