دوشنبه ۳ دی
شربت ستاره شعری از محمد ادب
از دفتر شربت ستاره نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۷ ۱۰:۴۲ شماره ثبت ۶۸۸۵۶
بازدید : ۳۸۵ | نظرات : ۹
|
|
از جمع عارفان پرسیدم:
«برق نگاه شما
سپیدی سیمایتان
رایحه ی نفسهاتان
زلالی دلهاتان
و نیز
خستگی نگاه ما
گرفتگی چهره مان
تعفن نفسهامان
و گرد مرگ بر دلهای ما
از چیست؟ »
گفتند:
«از معجونی که هر دو مینوشیم:
تمام شب، شرنگ خیال در کاسه ی سر میگردانید
و فردایش تا غروب
از آن عصاره ی چرکین مینوشید!
و ما سحرگاهان به دستان ساقی
شربتی زلال، به رنگ سپیده دم
از جام آسمان نوشیم
که خداوند، شب تا سحر
مرواریدهای طلایی را
صدف سپید ماه را
عطر نسیم سحر را
اشک فرشتگان را
در ساغر مینایی حل کرده است!»
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.