پنجشنبه ۲۹ آذر
اضطراب شعری از امیر محمد پور
از دفتر عاشقانه ها نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۷ ۱۹:۲۲ شماره ثبت ۶۷۴۳۹
بازدید : ۳۹۶ | نظرات : ۱
|
آخرین اشعار ناب امیر محمد پور
|
تا خود صبح
نیامد خواب بر چشمانم
دل من بی تاب بود
دست و پای من به شوق وصل تو می لرزید
آن دو چشمت
یک دم از یادم نرفت
عاقبت راهی به ذهن من رسید
بر همان یار همیشگی شب های نبودن هایت
باز من بردم پناه
شعری از روی چو ماهت ساختم
صبح فردا
پیش رویت
از سر ذوق چشم خود را بسته
من برایت شعرم را خواندم
مظرب،آرام آرام
پلک هایم باز میشد از هم
لب تو می خندید
جانم آرام گرفت
گوشه ی چشم تو اما خیس بود و دل من هم لرزید
اشک تو از سر شوق بود اما
دل من دیوانه تر
اشک تو دید و برایش جان باخت...
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.