سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        سفر خون

        شعری از

        اله یار خادمیان(صادق)

        از دفتر یاس نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۷ ۰۷:۱۲ شماره ثبت ۶۷۱۹۷
          بازدید : ۴۴۲   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اله یار خادمیان(صادق)

        هرکه آمد گِرهِ  بال  مرا  باز نکرد
        بی پرِ عشق  دلم پرزد و پرواز نکرد
        مدعی  چون برسدپایِ خطر میبازد
          سفرِخون تنِ راحت طلب آغاز نکرد
        خفته در حاشیه ای موج به دریا بردش
             هنرش را هنرِ مو ج بر انداز نکرد
         نازنین اوست که لب را به تو آسان ندهد
            یوسفِ چهره بسی  بود که اعجاز نکرد
            ناز بایدبکند او  که نیازش به تو نیست
             دختر ناز  نظر بر    رخِ  طناز  نکرد
          رنگ خوبست  اگر رنگ فریبت ندهد
        مرغ عشق است  همان مرغ که آواز نکرد
          صورتِ عشق و هوس را چه علامت باشد
             آنچه فرهاد  بنا کرد  هوسباز نکرد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳ شهريور ۱۳۹۷ ۲۲:۰۳
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک خندانک خندانک
        اختر مراد
        شنبه ۳ شهريور ۱۳۹۷ ۱۴:۳۴
        با سلام
        جناب صادق زیبا سرودید
        فقط در بعضی ابیات مشکل وزن وجود دارد
        مثلاً در بیت اول شما از وزن (رجز مثمن مطوی) استفاده کرده اید، ولی در ابیات بعد وارد وزن رمل مثمن مخبون محذوف شده اید. در بیت پنجم و مصرع دوم شعر از وزن خود خارج شده است که احتمال میدهم ناخواسته بوده است و در ادامه نیز شعر به وزن خود باز میگردد.
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        اله یار خادمیان(صادق)
        شنبه ۳ شهريور ۱۳۹۷ ۱۵:۵۹
        درود سلام بر دختر گلم بانو اختر مراد سر بلند باشی
        اما باید عرض شود شعر هیچگونه موردی ندارد
        تو جه بفر مایید

        هرکه آمد گره بال مرا باز نکرد
        بی پر عشق دلم پر زدو پر واز نکرد

        مصرع اول از بیت اول
        هر/ک/آ/مد/گ/ر/ه/ با/ل/م/را/باز/ ن/کرد

        مصرع اول ازبیت دوم
        مدعی چون برسد پای خطر می بازد
        مد/ د/ عی/چُن/ب/ر/سد/پا/ی/خ/طر/ می/با/زد/

        بیت سوم مصرع اول

        خفته در حاشیه ای موج به دریا بردش

        خف/ت/ در/حا/شی/یه/ای مو/ج/ب/در/یا/بر/دش

        بیت چهارم مصرع اول

        نازنین اوست که لب را به تو آسان ندهد

        ناز/ما/او/س/ت/ که/لب/ را/ب/ تو/ آ/سان/ن/ د/ هد

        بیت پنجم مصرع اول

        ناز باید بکند او که نیازش به تو نیست
        نا/ز/با/ید/ب/ک/ند/ او/ که/نی/یا/ زش/ب/تو/نیست

        بیت ششم مصرع اول
        رنگ خوب است اگر رنگ فریبت ندهد
        رنگ/ خو/بس/ت/ ا/گر/رن/گ/ف/ری/بت/ن/د/هد

        بیت هفتم مصرع اول
        صورت عشق و هوس را چه علامت باشد

        صو/ر/ت/عش/ق/ه/وس/را/چ/ع/لا/مت/با/شد



        خف/ت/ در/ حا/شی/یه/ای مو/ج/ب/در/یا/بر/دش


        نا /ز /ما/ او/س/ت/ که/لب/ را/ب/ تو/ آ/سان/ن/ د/ هد
        ناز/با/ید/ب/ک/ند/ او/ که/نی/یا/ زش/ب/تو/نیست

        در دو مصرع ذیل تفکیک شده در مصرع ناز ما دو هجا کوتاه

        (س و ت ) که دو هجای کوتاه میباشد رو بروی هجای بلند قرار می گیرد که از اختیارات است

        ودر مصرع ناز باید بکند الف ناز بین نون و ز در خوانش ادغام
        میشود که باز از اختیارات است که انگونه که خوانده میشود درست است نه آنگونه که نوشته می شود
        شاید هم یک سکته ایجاد شده باشد

        وبعد اینکه مصرع را در پیامتان به سین تایپ کرده اید اصلاح ر مایید

        به هر حال از تذکرتان سپاسگزارم هیچ چیز از بزرگواری شما کم نمی شود

        البته مشکلی که داشت که آن هم اشتباه تایپی است

        (نازنین) به جای ( ناز )ما تایپ شده

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اختر مراد
        اختر مراد
        يکشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۷ ۱۲:۴۴
        عرض ادب مجدد
        سپاس از پاسخ جامع شما
        ممنوع از تذکر بابت غلط تایپی
        و اما بعد
        در مورد مصرع دوم بیت پنجم اشتباه از بنده حقیر بود که با بررسی مجدد متوجه شدم اما در مورد تغییر وزن شما که در بیت اول در قالب رجز مثمن مطوی(مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن) با آهنگ شانزده هجایی با گام چهار هجایی(تن‌تتتن‌) سروده اید ولی در ادامه، وارد قالب رمل مثمن مخبون محذوف(فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن) با آهنگ پانزده هجایی، با گام چهار هجایی(تتتن‌تن‌) شده اید. خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد منصوری
        يکشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۷ ۰۹:۴۴
        عالی بود لذت بردم استاد..درود برشما
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۷ ۲۱:۳۵
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا بود

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        احمد خدادادی دهکردی
        دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ۲۲:۱۵
        درودبراستادخادمیان عزیزبسیارزیبا سروده اید احسنت برشما خندانک خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۹ شهريور ۱۳۹۷ ۲۱:۰۸
        درود خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3