سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        زوال

        شعری از

        محتشم فتحی آذر

        از دفتر چرا باید از مرگ وحشت کنم ؟ نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۳:۳۱ شماره ثبت ۶۵۲۵۱
          بازدید : ۷۴۶   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محتشم فتحی آذر

        نشسته شاعر دیوانه با خیال خودش
        که در گذشته ی خود بنگرد به حال خودش 
        و بادو تیله ی تاریک غوطه ور در خون 
        سقوط کرده فرو می رود به فال خودش 
        کسی که هیچ نبود و کسی که هبچ نشد 
        کسی که بود فقط شاهد زوال خودش 
        کسی که در قفس آسمان گرفتار است 
        و تیشه می زند از فرط غم به بال خودش
        کسی که نعش خودش را به دوش می گیرد 
        کسی که آخر سر می شود وبال خودش 
        همیشه زخم خودی خورد و باز خوبی کرد 
        ولی نخواست بسوزد دلش به حال خودش 
        برای گرمی بازار خلق هیزم شد
        تمام زندگیش را نبود مال خودش 
        اگرچه خواست ولی هیچ وقت نتوانست 
        جواب عکس گرفت آخر از سوال خودش 
        به باد رفت و خودش را در امتحان ردکرد 
        نه ایده آل کسی شد نه ایده آل خودش 
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۳:۰۱
        خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۲:۳۵
        درودتان خندانک خندانک خندانک
        غلامعلی همایونی (شمیم)
        شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۸:۴۶
        سلام و ارادت
        خداقوت و دستمریزاد
        زیبا و دلنشین سروده‌اید
        عزت زیاد
        ⚘⚘⚘
        سینا دژآگه
        شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۲:۰۱
        سلام و عرض ادب بزرگوار خندانک
        عجب غزل زیبایی...واقعا عالی بود.دست مریزاد

        کسی که در قفس آسمان گرفتار است
        و تیشه می زند از فرط غم به بال خودش

        پیروز باشید خندانک
        نیما ابراهیمی
        سه شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ ۰۲:۳۷
        چه شعر زیبایی حقیقتا لذت بردم خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5