دو بیتی
بوی یار
باز نیمه ی شعبان است و بویِ یار
بویِ نرگس ؛ بویِ گُل های بهار
همهجا ؛ آیینه بندست و چراغ
تا در آیی و سر آید انتظار...
********************
دوبیت
ای ماه تابان
ای جانِ جانان ؛ ای ماهِ تابان ؛ خوش آمدی
خورشیدِ دوران ؛ ای نورِ ایمان ؛ خوش آمدی
ای گُلِ احمد ؛ مهدیِ سرمد ؛ خوش آمدی
ای که مَقدَمَت ؛ همه گُلباران ؛ خوش آمدی
دلنوشته : اگر مجال بود و می شد دفترم رو از درد دلِ با مولایم پُر می کردم.
دردل با کسی که قرنهاست در انتظار قدوم مبارکشان هستیم .
دلم می خواست به ایشان از سفره های خالی ؛ از شب های ظلمانی ؛ از سکوت های طولانی
از فقیرتر شدن فقرا ؛ از فریادهایی که فرومانده در گلو از حرفهای نگفته ؛ از ستم های رفته
و از اموال بر باد رفته بگویم .
می خواستم بگویم : مولایم موهایم به سپیدی گرایید ؛
چشمم به راه و انتظارِ شما خشکید ؛ گورم آماده ؛ عمری مرا نمانده .
همه در صف انتظار می آییم و می رویم ؛ اما دریغ از دیدار
در حالیکهِ عمرِ ما فانیست ؛ حسرتِ دیدارِ شما بر دلها همچنان باقیست
ای فریاد رَس
ای امیدِ دل های بی کس
کی می آیید .
بهار/ ۹۷