شنبه ۱ دی
گنبد ابرو شعری از بهروز فرجی
از دفتر صدای سخن عشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۶ ۰۱:۱۶ شماره ثبت ۶۳۱۵۳
بازدید : ۶۰۱ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب بهروز فرجی
|
عطا کن مِی که تا نوشم ، کنم مست و غزلخوانی
بنوشم زآن سبویت تا که جان دیوانه گردانی
بخوانم نغمه ی عشقی ، که دیده مست از آن گردد
فدای گل شوم آن دم بدان شوری که می دانی
تو بنما یک نظر سویم ، شود بر شهرِ دل آشوب
به آتش می کشد عشق ات ، که بر جانم تو فرمانی
به دریا غرق طوفانم چو بگشایی نگاهت را
نسیم عشق می آید ز چشمک های پنهانی
دلم بی تاب از آن عطری ، که بویم ز آن نفسهایت
به شام تیره ام نوری ، کز آن رخساره افشانی
به پرواز آید این جانم ، به کوچ نازنین کویت
مرا کاشانه آغوشت ، به غمهایم تو درمانی
سفیر خالق عشقی ، به دل چون آیت حقی
به ملک دیده و جانم ، تو چون اعجاز می مانی
بجوید مرغ دل جانا ، نشان از چشم جادویت
بیارایی به گل جانم ، چو پا بر دیده بنشانی
چو بینم نرگس چشمت به زیر گنبد ابرو
طرب بر جان چنان خیزد که جان و دل برقصانی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام
بسیارزیبا بود