سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        در زهرمارخانه مغزم

        شعری از

        رامین جهانگیرزاده

        از دفتر معجون کلاغ نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۹ دی ۱۳۹۶ ۲۳:۵۴ شماره ثبت ۶۲۳۲۵
          بازدید : ۱۲۸۴   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رامین جهانگیرزاده

        در زهرمارخانه مغزم

        در زهرمارخانه مغزم
        سلولهای خاکستری
        مرا به تنهایی بی نهایت می کشند
        تصویر تو فریادی ست رنج آور
        که تمامی دردهای جهان را
        در چشمم می ریزد
        انگار این بدن در این تن
        قبری ست
        که مرا در خود جای داده است
        به سینه ام می نگرم
        سرم سنگ قبر
        که سایه های شوم زردش
        بر روی تپش قلبم افتاده
        تو هیچ وقت نمی فهمی
        و نخواهی فهمید
        که فهم من دچار تو شده است
        من مرده ام
        و چشمانم مرده شورهای دو قلویی هستند
        که به هنگام مردنم
        مرا در خود غسل می دهند.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ ۰۷:۲۹
        سلام

        عالی ست مرحبا به شیوه ی پست مدرن

        نیز

        یاد کافکا در مسخ و هدایت در بوف کور افتادم

        موفق باشید
        رامین جهانگیرزاده
        رامین جهانگیرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۸:۰۱
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۶ ۱۳:۱۷
        خندانک
        سلام خندانک
        زیباومتفاوت بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        رامین جهانگیرزاده
        رامین جهانگیرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۸:۰۱
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶ ۲۰:۱۳
        خندانک خندانک
        رامین جهانگیرزاده
        رامین جهانگیرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۸:۰۱
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید میرزامحمدلو
        يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ ۱۰:۲۷
        در سبک پست مدرن زیبا سرودید
        سلام
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ ۱۶:۳۱
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        رامین جهانگیرزاده
        رامین جهانگیرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۸:۰۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ ۲۰:۰۲
        درودتان 🌺🌺🌺
        رامین جهانگیرزاده
        رامین جهانگیرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۸:۰۲
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        باقر رمزی ( باصر )
        دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۶ ۱۶:۰۳
        سلام و درود عزیز فرهیخته خندانک
        بهرمند شدم از خوانش سروده شما خندانک خندانک
        امید وارم که کماکان در تمام مراحل موفق و موید و محفوظ باشید خندانک خندانک
        رامین جهانگیرزاده
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۴:۰۲
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6