جمعه ۲ آذر
لایک شعری از علیرضا مسافر
از دفتر کاکتوس نوع شعر چهار پاره
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۷:۰۷ شماره ثبت ۶۱۱۸۱
بازدید : ۸۴۲ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب علیرضا مسافر
|
لایک
"لایک" میشه از شروعِ واقعه
خواستی که حرف و صحبتی بشه
من که از خدام بود دیدنت
دوست داشتم که خب... "چتی" بشه
از"چه عکستون قشنگ افتاده"
تا که این مدل چقد بهت میاد !
از شما ی مهربون و خوب تا...
+با دروغتون موافقم ! زیاد
بعد ، از یه عشقِ رفته گفتی و
خواستی که نرم ، دردِ دل کنیم
بعد ، از یه عشقِ مُرده گفتم و
وقتِ اون رسیده فکرِ "رل "کنیم
وقتِ اون شناختن رسید که
توی هر خیالِ اعتماد بود
وقتِ "دوستی برای دوستی"
حرف های ما شبیهِ باد بود
چند ماه میگذشت تا که ما
مالکانه اسم رو صدا کنیم
چند روز بحث داشتیم تا
صفحه از غریبه ها جدا کنیم
عاشقم شدی وَ من که عاشقت
همدمت شدم توُ این فضای پوک
اسمِ من کنارِ حلقه ، اسمِ تو...
ازدواج با رسومِ "فیس بوک"
صفحه ی گوشی ، اتاقِ عقدی که
هیچ حرفِ محرمانه ای نداشت
مثلِ هر دعا..."نکاحُ السنتی"
هیچ حسِ عاشقانه ای نداشت
قلب ها و بوسه های رنگی و
عشق بازی با پتو...تجسمت
بوسه از لبات روُ صفحه ی "موبایل"
عکس های لحظه ی تبسمت
ماه ها گذشت و ما بر این شدیم
با یه "سین" به همدیگه سلام کنیم
عادی شدیم برای اینکه ما
روز رو به کامِ هم "حرام" کنیم
از تنفرت به من تا اشک هام
از تنفرم به تو تا فحش هات
فیلم نامه ی "مَجاز" به نامِ عشق
در سکانسِ آخرش ،همیشه کات"
اون که از نگاهِ من بیزار بود
زد تمامِ عکس ها رو پاک کرد
بعد با ترانه های سوز دار
رفت خاطراتِ من رو خاک کرد
من همیشه خنده ام گرفته چون
"لایک" توی زندگی ملاک بود
"عشق" هم پدیده ای زیبا ولی
انتهای عشق ما "بلاک" بود !
علیرضا_مسافر
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.