سه شنبه ۲۹ آبان
نفخه عشق خدا؛ حسین شعری از احمد حسینی پارسا
از دفتر رایحه آزادی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۶ ۱۳:۳۲ شماره ثبت ۶۰۴۹۸
بازدید : ۳۱۱ | نظرات : ۳
|
دفاتر شعر احمد حسینی پارسا
آخرین اشعار ناب احمد حسینی پارسا
|
ای ساقی عشاق، بود از عشق تو جانم
چون آتشی درباد، سرمست و پریشانم
من جان بگذارم بفدایت، اندر طبق دل
دل بود کجا؟ دوست! آنهم به تو باختم
چون نای به نوایم، در دشت بلایت
ای نفخه عشق، نغمه یِ چنگ خدایم
این خیل که از عشق، به غلامیت رسیدند
صد آه ام ازین کاروان هم که بماندم
از باد ازل زلف تو بر چرخ فشان شد
خوش آنکه رسید و من آویخته بماندم
ای جام هو الظاهر و ای مظهر باطن
رخشی به کرم کن؛ که ره خانه بیایم
در موجم و گرداب حائل به شبی تار
ای ناجی اسرع ، الغوث! به غیاثم
من جان ندهم جز، اندر قــدم تو
اینست ثمر عمرم وجز این نخواهم
دون است صفت من، ولی نور خدارا
حسین است مرا سرور، و من رند چنانم.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرادربزرگوارم
ماجورباشید