يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )
آخرین اشعار ناب ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )
|
دل ز فراق قدسیان سوختن از چهل گذشت
شعلهی شمع و ماتم افروختن از چهل گذشت
.
میخ علامت صفا و تپش و عشق و جنون
سر در باب معرفت کوفتن از چهل گذشت
.
چهرهی ظلم و جور در هالهی نور آفتاب
کوفتن و شکستن و روفتن از چهل گذشت
.
..........بر سر آن نیم که هنگامه کنم عزای نو
..........داس برم به دشت دل گریه بیاورم درو
.
شور ملک به آسمان رخت عزاست بر زمین
طور دگر نگاه کن مصدر عرش را ببین
.
پرده کشیده بر جنان مقدم شاهنشه دین
فرش کشیده مخملین بر در فردوس برین
.
صف به صف از فرشتگان زمزمه دارد اینچنین
حیف ندانسته بشر قدر نگار مهجبین
.
..........بر سر آن نیم که گهواره کنم دست طلب
..........خدشه زنم به چهرهی پور رسول منتجب
.
چونکه ندای کبریا از دل آسمان شنید
هیچ بجز جمال معشوق در آن میان ندید
.
کعبهی عشق را به یک جرعهی جام او فروخت
مروه نهاد و عمق جانبخش صفای دل خرید
.
گفت که چون بمیرم و ریشهی ظلم بر کنم
تیر و سنان به سینه ام قلب معطر بدرید
.
..........بر سر آن نیم که فوّاره کنم خون و عطش
..........دکّه کنم لهوف شهزادهی قدس لاله وش
.
گاه عمل که شد به عالم عرفات تازه زد
جامهی مُحرمان در آورد و به عاشقانه زد
.
شور حجاز را به ماهور و غم عراق برد
نغمهی دلربا و جانسوز به هر ترانه زد
.
اجر و تمام حج مقبول به حاجیان سپرد
حال سکون و منفعل سوخت ز جان زبانه زد
.
..........بر سر آن نیم که صد پاره کنم جان جهان
..........شعر دوباره آرم از مسلخ نور بیکران
.
در همه عمر تا ابد گر بزنم به روی و سر
پای برهنه تا حریمش بدوم به چشم تر
.
وای اگر که بر نگیرم قدحی ز معرفت
وای اگر که ظاهرش گیرم و درس مختصر
.
جان دلم که شعر «ایمان» شنوی به زندگی
خضر رهت بگیر آن دولت صبح معتبر
.
..........بر سر آن باش که تابنده شوی چو مهر و مه
..........نیک شنو که تا نگردد همه عمر مشتبه
.
.
.
ترکیب بند عرفات عشق
ایمان ؛ اربعین (آبان ماه) ۱۳۹۶
|
|
نقدها و نظرات
|
هزاران درود سپاس از حسن نظرتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا بود