دوشنبه ۳ دی
حلقه .... شعری از هنری داودیان
از دفتر لمس ژرفا نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ شنبه ۴ شهريور ۱۳۹۶ ۲۲:۱۷ شماره ثبت ۵۸۷۲۳
بازدید : ۵۶۱ | نظرات : ۲۲
|
آخرین اشعار ناب هنری داودیان
|
دوستان، این سروده جیغ احساسات یک محکوم به اعدامه در اخرین لحظات.
......................
چهره بی اشک مادر، تبسم سرد بچه محل
انگار او مسافر است به شهر بغل
تبسم دوست خشکید، مادر اشکش ریخت
دستی حلقه دار بر گردنش اویخت
پائین پایش کس دگر ندید
سر به اسمان فریاد برکشید
خدایا، خونم گردن توست
هر چه اینان کنند به نام توست
گناه من چیست، خود ندانم
گر تو دانی، بگو من هم بدانم
این است جواب دعاهایم
پاسخ راز و نیاز هایم
چگونه در چشمانم نگری
قدرت خدائی میخواهد، انگاری
نگهش به زمین، صحنه غمناک
مادر زده زانو، صورت در خاک
دردی شدید، پایش لرزید
ارزوهای جوانیش در تاریکی لغزید
... هد
|
|
نقدها و نظرات
|
جمیله عجم بانو، ممنونه تعریف و تمجیدتان هستم. متاسفانه اکثر مواردی که خارج از رویا لمس میشوند تلخ هستند. کاش میشد فقط توی رویا زندگی کرد | |
|
استاد عزیز، اتفاقاً این یکی بیگناه بود | |
|
دوست عزیز در تمام کشورهای پیشرفته اعدام منسوخ است، ولی بهتر است ما اول به پیشرفت بپردازیم | |
|
استاد علی رفیعی، ممنونم برای تمجید و نگرشتان به مساله | |
|
شهرزاد برات پور بانوی احساس، ممنون عطر نسیم واژه هایتان هستم | |
|
استاد امیر ابوالفتحی، دلیل شادی و لب خندان مربوط حضورتان است. ممنون | |
|
درود متقابل، استاد عزیز | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خدانصیب هیچکی نکنه این صحنه رو ببینه بخصوص یه مادر