يکشنبه ۴ آذر
خیلی سرسنگین با اینکه لاغر بود شعری از مصطفی راهپیما ، راپی
از دفتر بین کلاس نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۰ تير ۱۳۹۶ ۰۱:۲۵ شماره ثبت ۵۷۰۶۲
بازدید : ۴۰۲ | نظرات : ۷
|
دفاتر شعر مصطفی راهپیما ، راپی
آخرین اشعار ناب مصطفی راهپیما ، راپی
|
کجاس اونی که درگیره حالم بود ؟
با اینکه فرشته بود شبیهِ آدم بود
خیلی سر سنگین با اینکه لاغر بود
در جهنم این دنیا تصویر باغم بود
در فراموشی هایم اسمش یادم بود
سوال اینجاس ، او نیز به یادم بود ؟
ازم دور شد با یک تصمیمه نامربوط
کجاس اونی که در تلخیه فالم بود ؟
خودش در بازی بود و بازم داور بود
نوازش موهایش برایم عادت بود
در کنارش نبض قلبم همچون ساعت بود
در نبودش دغدغم فقدان طاقت بود
در بیداری و رویامم بی همانند بود
حیف که در زندگی من امانت بود
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سلام
زیبا بود
وقتی دراین مصراع
خیلی سر سنگین با اینکه لاغر بود
وجه تشابه زیبایی نیست
سرسنگینی با لاغری هیچ ربطی بهم ندارند وبهترتغییربدین بارمعنایی اش ضعیفه