يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر مهدي ازوج (هومن )
آخرین اشعار ناب مهدي ازوج (هومن )
|
صد سلام ای ضامن آهوی عشق
یه مسافر از راهه دور اومده
مهمونه ناخونده می خوای توو خونت ؟
از همون مهمونای خیلی بده
از یه راهه دور با هیچی اومدم
که ببینی کوله بارم خالیه
که ببینی ادمه یه لاقبا
یه دونه ادمکه پوشالیه
میگن اینجا خیلیا نذر می کنن
می گن اینجا خیلیا حاجت دارن
منه رو سیاه چیکار باید کنم
که به این حاله بدم عادت دارم
هر کبوتری که دل شکسته شد
اومدو یه لونه ساخت توی حرم
واسه این آدم بگو جایی داری ؟
قربونه گنبد تن طلات برم
اومدم که تو ضمانت بکنی
خالیه چنته من از خوبیا
اومدم به احترامت بشینم
شاید امسال توی جمع عاشقا
توی صحن تو دلو جا می ذارم
برای بوییدنه دست خدا
منو توی خوبا راه نمی دادن
مگه با وساطتت امام رضا
یعنی میشه یه نگاه به من کنی
منی که هیچی ندارم واسه تو
تو رو جونه هر کسی که دوس داری
منو از خودت نرون ، نگو برو
...............
میگن توو خاکه توس ،یه تیکه از بهشت
افتاده رو زمین ، قربونه سرنوشت
غروب که می رسه ،کبوتره دلم
همش پر می زنه ، توو صحن این حرم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.