سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        همرنگ شب

        شعری از

        رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها

        از دفتر کلک خیال نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۹ خرداد ۱۳۹۶ ۰۸:۳۱ شماره ثبت ۵۶۴۵۸
          بازدید : ۷۲۶   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها
        آخرین اشعار ناب رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها

        همرنگ شب رفتم و هنگام سحر بود 
        پیوسته تهدید شبح ها پشت سر بود
        گلهای غربت روی خاک من نرستند
        از خاطرم اشباح یادت رانشستند
        یک عمر دور اما هوایت کم نگردید
        یکبار پشتم زیر غمها خم نگردید
        با دست باز از کوچ برگشتم، نبودی
        تنهاییم را دربدر گشتم، نبودی
        بر شانه هایم رنگ مایوس شفق خورد
        تقویم ذهنم سمت دنیایت ورق خورد
        بر بال رویا پر زدم تا کوچه باغت
        جان میگرفتم از نگاه داغ داغت
        از گونه ات فهمیده میشد طعم گیلاس
        میریخت بر تنهاییم عطر گل یاس
        مشتی علف پرچین بین باغ ما بود
        سر شاخه های سیب ما سمت شما بود
        گفتی/نوشتم بارها مشق شبت را
        پاشویه کردم ظهر تابستان تبت را
        تا میرسیدی کوچه حالش فرق میکرد
        بوی بهار از نو شقایق خلق میکرد
        یک روز از پیش نگاه باغ رفتی
        گفتند با اندوه ظهری داغ رفتی
        ای رفته همراه جوانی های دورم
        خوش کرده جا در خاطرات ناصبورم
        با دست باز از کوچ برگشتم، نبودی
        تنهاییم را در بدر گشتم، نبودی
        یکبار دیگر تا دم آن خانه برگرد
        زیر ترک ها می شود ویرانه، برگرد
        رعنا ترکمانیان افشار متخلص به رها 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        سلام
        بسیارعالی بود خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها
        رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها
        يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۰۶
        ممنون بانوی مهر
        ارسال پاسخ
        باقر رمزی ( باصر )
        جمعه ۱۹ خرداد ۱۳۹۶ ۲۱:۳۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود خواهر گلم
        عالی بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها
        رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها
        يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۰۶
        سپاس استاد
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ ۰۰:۱۵
        درود برشما

        خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ ۰۲:۲۱
        سلام بانو
        بسیار زیبااااا
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها
        رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها
        يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۰۶
        سلام بانو ممنونم
        ارسال پاسخ
        حسن گائینی (رزاس)
        يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ ۰۵:۲۵
        خیلی زیبا و شورانگیز سرودید
        دست مریزاد و آفرین
        سلام بر قلم ات
        رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها
        رعنا ترکمانیان افشار متخلص رها
        يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۰۷
        ممنون استاد
        ارسال پاسخ
        کامکار پیشوا
        چهارشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۶ ۱۳:۰۳
        سلام
        در قیاس با ابیات بالایی، ابیات آخر این مثنوی هیچ کم از غزل ندارند الّا غالب ظاهری.
        سعی می کنم این ابیات را حفظ کنم. برای من خیلی دلنشین بودند:

        تا میرسیدی کوچه حالش فرق میکرد
        بوی بهار از نو شقایق خلق میکرد
        یک روز از پیش نگاه باغ رفتی
        گفتند با اندوه ظهری داغ رفتی
        ای رفته همراه جوانی های دورم
        خوش کرده جا در خاطرات ناصبورم
        با دست باز از کوچ برگشتم، نبودی
        تنهاییم را در بدر گشتم، نبودی
        یکبار دیگر تا دم آن خانه برگرد
        زیر ترک ها می شود ویرانه، برگرد

        بسیار زیباست
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6