مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..
يکشنبه ۲۷ آبان
عمو یادگار شعری از همایون فتاح(رند)
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۰:۴۶ شماره ثبت ۵۵۲۴۸
بازدید : ۱۱۷۶ | نظرات : ۵۰
دفاتر شعر همایون فتاح(رند)
آخرین اشعار ناب همایون فتاح(رند)
صدای ارسالی شاعر:
مرورگر شما از پخش صدا پشتیبانی نمی کند
عمو یادگار
عمویادگار خوابی یابیدار جمله خلق روزگار نیست یکی راهشیار گربودهم یکی دو یار ازسرترس ازشرار خزیده کنجی بیقرار
سربه دوزانو غمزده برتووماومن زده جمعیت جنون زده جنون به جمعیت زده پیروجوون وحشت زده ازترس ووحشت جازده
ازسروعده ووعید برهمه شدیآس پدید جزبربنده ی عبید کهچشمبستهشدمرید امیدوی گشته مزید یکشبه بربالا خزید
سهم منو وماوتواش جمله بهمیان کمرش سکه ومسکوک زرش بهرخودوطایفه اش گرچه کسی بدنظرش سربه تنش بارتنش
برسردارش منوتو بریده نایش منوتو زاروذلیلش منوتو خواروخفیفشمنوتو خنده بریش منوتو تشنه بخونش منوتو
نگفتی توعمویادگار بالاخره خوابی یابیدار اگه که خوابی یه کنار بپانشییهوبیدار تاببینی زارونزار احوال خلق روزگار
همون بهترکه خواب باشی خواب نباشی سراب باشی سربه زیرآب باشی کوروکرولال باشی جم نخوری نتونی پاشی بهترکه مرده باشی
سایه ی غم فراونه خنده ی لبهاگریونه عاقله مست وحیرونه شاهدههمبیزبونه عاشقه دربنداونه محواونه یاکه همش توزندونه
منوتوهم مست ودونگ سربه چرای خمروبنگ طالب بی نامی وننگ میونمون همهمه جنگ دلامون هم سیاه وسنگ اهل تظاهرنیرنگ
برسرمون چوب جفا وفاکجا،کجاوفا آهای رفیق باصفا زخمیریشکینهها منم تویی توچون شما بدردهم هم آشنا
عمویادگارعمویادگار بیداروخوابت بکنار حواستو نکن بیکار بهوشباش و گوش بذار شیون وناله های زار پرشده روزاشب تار
روزاهمه دون دون درپی بدبختی ونون سگ دوی جون کندنامون تابگذرهزندگیمون آخرکاروبارمون پول سیاه تودستامون
شبم که شدتولاک غم فرومیریم جملگی هم انگاری حکم ماتم خوندهبرامون تاعدم که تایه لحظه یکدم شادی نباشه جای غم
عمویادگارگوشت کجاس حواست انگارنه اینجاس نه اینجاهاسنهاونجاهاس
شایدکه هم پیش اوناس حوصله ت انگار نه بجاس بهرخداکجاس کجاس
حال وهوای این دیار تواون روزا و روزگار طوری دیگه بود کاروبار همه یکی بودیم ویار نامردی عاربود عاره عار برپانمیشد چوب دار
عمویادگارتواون روزا دلا همه پیش خدا دیگای نذری برپا ازسراخلاص وصفا خدایی بی ریو وریا کلک نبود توکار ما
عمویادگارچی شدکه تا یهوشدیم پخش وپلا چی شدسفیدی دلا مردیومردونگیا خدایی توخون ماها نبودازین نامردیا
عمویادگارچی شدیهو حاصل ومحصول درو که گندمامون شده جو زخمای کهنه شده نو نکنه دیوه انداخته چو یامردی روبرده گرو
عمویادگارعمویادگار چشم زدشمن برندار ابلیس وغول نابکار اومدهبهرکاروزار تودستاشون کژدم ومار فتنه هاشون چوبه ی دار
عمویادگارتواین نبرد دیوسفیده پاشیده گرد تاهمه شن ملول وسرد جملهجونا روی زرد یلامون ازهمدیگه فرد تانبینه حتی یه مرد
ناقوس جنگ وسربده هرجاکه شد خبربده توروستا تو شهر وده
جاربزن تو میکده آهای لوطی بیرون بجه نمی بینی غبارومه
عمویادگارکجایی تو رفیق نیمه راهی تو انگارتودنیا نیستی تو
همش توی خیالی تو ازآدما جدایی تو کجایی توکجایی تو
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.