از شاهرخ به آدم

درود گرامی
جالب و زیباست
مبین مشکلات جامعه

سلام استادبزرگوارم
بسیارزیبا بود

درودتان

درودتا

عالی

خواندم در دوباره ها

درود رفیق
درود بر جوهر قلم ات

شاعر داننده
جناب شغیعی
شعری روایی که آدم و عالم را با هوشمندی به سخره گرفته است.
با نگاهی جامعه شناسانه که می گوید بس است وعده های سر خرمن به امکانات حال می بایست پرداخت.
متشکرم
سلام

درود بر شما
قابل تامل بود

در کانال شعر ناب هم قرارش دادم

درود استاد گرامی جناب شفیعی عزیز

بسیار عالی و نغز سرودید

زنده باشید

درود و درودها🌺🌼🌺
عااالى بود عالى 👌🏻🌹👌🏻
🌹🌹🌸🌹🌹
خوشحالم كه باز مى تونم بخونم قلم زيباتونو 🌼🌺🌼
قلمتان همواره نويسا
🌸🌹🌸

کفنهای با بوی خرما.
آخ بمیری آدم!
گاز نگرفته بودی اگر سیب حوا را.
سلفی میگرفتم و
شکم میدراندم و
نکاح میپراندم .جفت جفت
در بهشت الان.

درود بر جناب شاهرخ بزرگوار
زیبایی کلامتان را می ستایم و هزاران درود بر قلم نابتان
این بند برایم بسیار پرمعنا بود
سپاس

درود جناب شفیعی
بسیار زیبا بزرگوار

سلام و هزاران احسنا استاد
بسیار عالی .........تلخی گزنده ای داشت هر چند
تمام حقیقت با همان سیب بر ملا شد و اما ادم از تلخی حقیقت بیزار

.


درود هابزرگوار
عالی بود
دستمریزاد

و با سلام استاد عزیز بسیار عالی

جناب آقای شفیعی عزیز، سلام علیکم.
........................................................
(اَلَا وَاِنَّ هَذیهِ الدُّنَیا................
.............................................................
آگاه باشید همانا این دنیا،که آرزوی آن رامی کنید،وبِدان روی می اورید، وشما راگاهی به خشم می آوردو،زمانی خشنودمی سازد،خانه ی ماندگارِ شما نیست....ومنزلی نیست که برای ان آفریده وبه ان،دعوت شدید.آگاه باشید.....،نه دنیابرای شما جاودانه ونه شما درآن جاودانه خواهید ماند...دنیا، گرچه ازجهتی شمارامی فریبد،ولی...ازجهتی دیگر،شماراازبدی هایش می ترساند...پس، برای هشدارهایش،ازآنچه مغرورتان می کند،چشم بپوشید....وبه خاطرِ ترساندنش ازطمع ورزی درآن،بازایستید....به خانه ای که دعوت شده اید، سبقت گیرید(آماده باشید)...ودل ازدنیابرگیرید...وچونان کنیزکان، برای انچه ازدنیا ازدست می دهید،...گریه نکنید.........
بزرگوار....این سروده ی زیباوعمیقِ شما...(مثلِ بسیاری ازسروده هاتان)...حقیررابه یاد خطبه ی 5 7 1 ازمولا، حضرتِ امیر(صلوات الله علیه) انداخت...که فرازی ازآن را، اینجا نوشته ام.......
به نظرم می رسد...انگاه که بنده ی عاصی........دل به دنیا می بندد:با تعبیری دگرگونه......ازشرابش مست می گرددو......گاهی هم به خاطرِ ازدست دادنِ...آنچه راکه نباید........گناه رابه گردنِ( آدم)و(سیب) می اندازد...وهمچون (کنیزکان)......گریه که چه عرض کنم....ناله وفریاد سرمی دهد.....ودرنتیجه ..می شود(تولید کننده ی کفن)، با بوی خرما......وگاهی هم به خاطرِ ایمانِ نداشته اش.....نذرمی کند برای(تکثیرِ سیخ ها)....و...
البته........... خیلی موارد هست که دوست دارم بنویسم.......امّا ترس ازان دارم...که(واعظِ غیرمتعّظ) باشم.....
همیشه باسروده هایتان.......به قولِ امروزیها(حال) می کنم.......چندروزی می شود که درسایت نبوده ام، الّا دیروز....که دوستی ، بنده رامورد محبت قرارداده وبه شکلی یادی ازحقیر نموده بودند...ولی امروز دیدنِ سروده ی شما......باعث شد که بنویسم این چندسطررابازحمت....ببخشید بردیوانه....موفق باشید انشاءا..........

درود بر جناب شفیعی عزیز
دست حق نگهدار تان

سلام عزیز عالی بود مثل همیشه
زنده باشید به عشق!

سلام جناب شفیعی عزیز
مثل همیشه قشنگ و بروز و نکته دار

برقرار باشید

درودها
سپیدی فراتر از سپید .
همین .

بسیار ناب و دلنشین سرودید استاد عزیز و مهربانم
احسنت بر شما
و هزاران سلام و درود

سلام استاد ارجمند جناب شفیعی عزیز
بسیار عالی قلم زدید ودر نهایت اعجاز ماراحظی وافر نصیب گشت

قابل تامل و بسیار عالی بود قلمتون رقصان و پایدار🌹🌹🌹

اینجا دنیاست
جایی که فرمان ایست
بلندترین فریاد دنیاست
آی حوا
به چه دلخوشی
اینجا سیب تحریم شد
و سرخی اش نصیب شغال ها
آی آدم
گاز نگرفته بودی اگر سیب حوا را

درودها بر استاد شاهرخ عزیز
عجب شعر عمیقی. از دست ننه حوا و بابا آدم.
استاد کلامتان ستودنیست. چقدر خوب شعر می نویسید راستش غبطه می خورم به قلمتان.
بهترین ها را برایتان آرزومندم