طلوع کرد و شب از نورِ او لبالب شد
جهان شگفت زده از طلوع در شب شد
شکوفه ای بشکفت از شکافِ کعبه ی عشق
از این شکوه شکفتن رجب ، مرجّب شد
وزید و از نفس افتاد معبدِ آتش
دمید و بتکده از هُرمِ آن پر از تب شد
از ابرِ رحمتِ حق بر تلاطمِ دنیا...
چکید و حال و هوای جهان مرتب شد
زلالِ آینه مات از زلالِ چشمِ علی ست
اگرچه هرچه زلالی از آن مسبَّب شد
به حکمِ آیه قرآن علی ست جانِ نبی
که در مباهله بر این لقب ملقب شد
«لَما خَلَقتُکَ لولا علی» به این معنی ست
که آفرینش او(ص) با علی مصوب شد
علی ست ساقی کوثر ، ابوتراب علی ست
که آب و خاکِ محبّان از آن مرکّب شد
علی ست ترجمه ی «إنّما یُریدُ الله...»
که از پلیدی و آلودگی مهذّب شد
علی ست معنی «نون، وَالقلم، وَ ما یسطُر...»
که با کلامِ خود آموزگارِ مکتب شد
ادب به سجده بیفتد به احترامِ کسی
که در کلاسِ دبستانِ او مؤدّب شد
و کعبه رو به کسی سینه چاک باشد که
به خانه زادِ خدا بیشتر مقرّب شد
اساسِ منبرِ باطل شکست در هم تا...
که خطبه خوان علی و شیعه هم مخاطب شد
سپاهِ بز دلِ دشمن پیاده شد وقتی
که در نبرد اسدالله پا به مَرکب شد
اگرچه شعر ندارد توانِ وصفش را
به عشقِ او ولی اشعار غرقِ مطلب شد
علی امامِ من است و منم غلامِ علی
خوشا دلی که سزاوارِ جاه و منصب شد
حسین احسانی فر(رهای لنگرودی)