سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        گلهای ابریشم

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر "مِرلــــــــــــــــــــــوهای کاغذی" نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۰ اسفند ۱۳۹۵ ۰۰:۳۷ شماره ثبت ۵۴۳۲۰
          بازدید : ۷۸۹   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        شبی مرا از آشیانه ی شمعین آوندهایی رها  
        این  طلوع غمگین طلایی تب
        به نغمه های پرز غروبانه ی  آغوشت ،
        پناه بده
        مرا به شوکران گس آبیرنگی نُت
        و بِه آمرزش،
        پناه بِده !

        در ارتعاش کهنه ی آفتابشاران مغموم ارژن
        ای ممنوعه ترین به استعانت نبض !
        و دگردیسی خنیاگران نیلی موج
        از وقار خاموش صحراهای ِ در خزان

        .
        .
        .
        ای بامدادان خسته ی هزار قرن خفته ی گنگ
        که سرود رومی فوج نرگسها در باله های پروازی
        ،،،پناه بده

        من از تجسد غریزه ی بوسه
        در تاختهای آهوان وحشی کال آمده اَم
        و تکرار بنفشه -خیزان رسخ
        بر کالبد   بهار ارساها

        زیر باران دشتهای ابریشم انگشتانت !
        ای ژرفین غوطه های سُربی سنگینِ بیگناه ،
        پناه بِده!

        مرا
        و تمام خلع آمرزش عشقرا
        به تبطر صبح،
        که من از بکارت  واپسین لاله های احمر کهکشانها
        می آیم
        از قلب گنبدهای کوکبی دور،
        به شراره ی دژهای سردسیری اندامت
        و تمام اقلیمهای گرم ستونی بلَنـــــد

        .
        .
        .
        و تنفسی عمیق در لوقا،
         
        و مکثی غریب و بیپایان

        .
        .
        .
        مرا  از پوستین مغنیان شهید
        به تارهای سکوت نسک خدا،پناه بده
        که من
        از نسلهای مریمانه ی محض، 
        جاریم
        به درخش سوری سرده های جیر و حریر دستانت ،

         
        .
        .
        .
        به تجسد شارحی اریب
        .
        .
        .

        ای مستور زخمی قبایل لیلا !!در ماه!
        در یراقهایِ دنباله دار لـَخت یلداییم
        در شروع غزلخانه های راز،،

        مرا به درای آرامش آیینه ها پناه بده!

        که من از دیوان کاهرنگی عشق،
        به آیین شرابه های شعر الجبال شور ،می ریزم
        که من از شور بِه ..
        تراوش گداخته ی اشک
        .
        .
        .
        و از طنین آرون رقصنده های  رقیق برف و سیماب
        به کوهساران معلق شانه هایت، آمده اَم

        ای در منِ من!

        و انزوای سپیدارهای شاعرانگیم به جنون
        ای گریه ی کودکانه  ی شطح
        و ابتذال شریعه ی آتش به ریِشناکیِ خون
        ،
        در دستهای من
        این پامچالهای صبح
        آهنگهای شکسته تا همیشه رو به آغازند
        مرا به سرزمین عطرهایت
        پناه بده!
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3