سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        عشق تو

        شعری از

        علیمحمد پناهی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ ۲۱:۰۸ شماره ثبت ۵۳۲۷۷
          بازدید : ۴۵۶   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علیمحمد پناهی

        عشق تو آخر مرا رسواي عالم ميكند
        ارگ آباد مرا ويرانه بم ميكند

        گفتم از دل بگذري ؛  اما ندانستم كه عشق
        جاي پاي خويش را هر روز محكم ميكند

        يك نظر بر آسمان آبي چشمان تو
        چشمه خورشيد را در من مجسم ميكند

        اشك من بر قلب چون  سنگ تو كي دارد اثر؟
        غير اعجازي كه اين اشعار مبهم ميكند

        گرچه ديگر نيستي در منظر چشمم ولي
        ياد چشمانت دلم را خانه غم ميكند

        عليمحمد پناهي
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمود  خرمی فرد
        چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵ ۰۲:۳۷
        ياد چشمانت دلم را خانه غم ميكند
        درود برشما خندانک خندانک خندانک خندانک
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۴۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علیمحمد پناهی
        علیمحمد پناهی
        شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۱۳
        سپاسگزارم
        درود
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵ ۰۳:۴۳
        سلام استاد غزل های ناب
        عالی بود عالی
        عالی ..............بیت بیت غزلتان ناب است
        خندانک خندانک خندانک
        گفتم از دل بگذري ؛ اما ندانستم كه عشق
        جاي پاي خويش را هر روز محكم ميكند

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیمحمد پناهی
        علیمحمد پناهی
        شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۱۴
        ممنون از نظر لطف شما
        موفق و پاینده باشید
        درود بر شما
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۵۸
        درود بر شما خندانک خندانک
        علیمحمد پناهی
        علیمحمد پناهی
        شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۱۵
        عرض ارادت و درود
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        چهارشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۴۰

        با سپاس
        از شما
        شاعر فرزانه
        بسیار زیباست
        سلام
        علیمحمد پناهی
        علیمحمد پناهی
        شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۱۵
        درود بر شما
        پایدار باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3