سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        واگویه های احساس (۱)

        شعری از

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        از دفتر چند قطره تراوش احساس نوع شعر دوبیتی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ ۰۰:۲۸ شماره ثبت ۵۳۱۱۹
          بازدید : ۱۴۲۷   |    نظرات : ۱۸۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        چهارده کوتاه کلاسیک از کتابِ دل‌گویه‌های بانوی احساس، با فازهایی متفاوت، تقدیم به احساس زلالتان:

        ۱
        نمی‌خواهم بهشتی را، به جز بستانِ دلدارم؛
        نمی‌خواهم سرایی را، به جز گلخانه‌ی یارم؛ 
        زمانی که، دلم لبریزِ احساسات می‌گردد،
        فقط بر سینه‌ی یارم، لب و، گل‌بوسه می‌کارم!
        ۲
        چه زیبا می‌شود با دل، قرارم؛
        لبِ دریا و چای دبش و یارم!
        چه احساسِ خوشی دارم کنون من!
        تمامم‌ را، به یارم می‌سِپارم!
        ۳
        ای حسِّ بی‌مِثل و مَثَل! صبح به خیر!
        احساسِ دیوانِ غزلِ! صبح به خیر!
        شیرین شده با تو پگاهِ دلِ من؛
        شیرین‌تر از، جامِ عسل! صبح به خیر! 
         ۴
        برایت مهرَبانی کاشته، دل!
        صفای همزبانی کاشته، دل!
        بخند از نای احساسِ وجودت؛
        چرا که، شادِمانی کاشته، دل!
        ۵
        وجودم، با تو لبریزِ وفا شد؛
        سراسر، شور و دنیای صفا شد؛
        میانِ جان، شکفت از تو، گلِ عشق؛
        و احساسم، به مهرت، مبتلا شد!
        ۶
        بگو حرفِ قشنگِ مهرَبانی؛
        که پُر گردد دل از، حسّی نهانی!
        زمانی که، دلم بسیار تنهاست،
        مرا لبریزِ خود کن؛ می‌توانی!
        ۷
        نکن بیداد بر قلبِ حزینم؛
        که از بیدادِ تو، نقشِ زمینم!
        رسد تا آسمانها، شورشِ دل؛
        اگر حسّی ز تو، هرگز نبینم!
        ۸
        یک شب بیا؛ تا بنگری:
        این قلب بی تاب مرا؛
        حال مرا؛ احساس دل؛
        چشمان بی خواب مرا!
        ۹
        به من حق ده، دلم بی‌تاب باشد؛
        و درگیرِ تبی، بس ناب باشد؛
        زِ هجرانِ گلِ ماهِ شب‌افروز،
        تمامِ حسّ جان، بی‌خواب باشد!
        ۱۰
        تو دیدی که، به قلبم درد، جاری‌ست؛
        همان دردی، که تب می‌کرد، جاری‌ست؛
        نخواندی، حسّ پُردردِ دلم را؛
        هنوز آن التهابِ سرد، جاری‌ست!
        ۱۱
        برگرد، به سوی قلبِ حسّاسم باز!
        برگرد؛ بیا، به نزدِ من، با آواز!
        در رقص بگیر، شورِ احساست را؛
        از نو، بِنِما، تو عاشقی را، آغاز!
        ۱۲
        تو وُ، حالِ پُر از، احساسِ مبهم؛
        تمامِ لحظه‌هایت، غرقِ ماتم؛
        عسل‌بانو! چه طعمی دارد این عشق؛
        که با دل می‌چشی، آن را، دمادم!
        ۱۳
        فریاد کن، حسّ تبی، با دلِ خود!
        پرواز کن، تا تپشی؛ تا دلِ خود!
        وقتی، دلت، می‌تپد از، بلبلِ مهر،
        در یاد کن، یا تبِ گُل؛ یا دلِ خود!
        ۱۴
        تب‌های من، پُر از، بهانه‌ی عشق‌ست!
        لب‌های من، پُر از، ترانه‌ی عشق‌ست!
        شب‌های من، پُر از، ستاره‌ی احساس؛
        دنیای من، پُر از، جوانه‌ی عشق‌ست!
        زهرا حکیمی بافقی (کتاب دل‌گویه‌های بانوی احساس)
        سپاس از نگاهِ مهرانگیزتان!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال
        نادر امینی (امین)

        نسیم عطر قرانی بهارم می کند هردم چو برخوانم یکی آیه زاسرابا دم وبازدم
        میر حسین سعیدی

        ماییم و هشتاد و دو اسرا به متن قرآن ااا چون با وضو بخواندی لمس کنش در جهان ااا آیه هشتاد و دو سوره اسرا بشارت شفا برای مومنان

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2