چهارشنبه ۱۶ آبان
مستم شعری از رسول گریزان
از دفتر پریشانی نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ شنبه ۴ دی ۱۳۹۵ ۱۱:۲۲ شماره ثبت ۵۲۵۰۶
بازدید : ۷۰۲ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب رسول گریزان
|
در مستی گفتمت عاشقم
دل بسته و سَرکشم
از اهل عالم دل خسته ام
بر جنگ آسمان برخواسته ام
گفتی مست می شده ام
بر پستی عاشق شده ام
گفتمت مست می نیستم
بر پستی عاشق نیستم
از تو مستِ،مستم
بر عالم چشم بستم
به عشق تو برخواستم
به جنگ آسمان برخواستم
غول هفت سر بستم
بر زمین تخم جنگ کاشتم
گفتمت با عشق ساختم
کاخ در آسمان ساختم
با خون غول،باغ ساختم
بر زمین مرز ساختم
مرا خواندی و گفتی دیوانه هستم
تو را خواندم و گفتم هستم
گفتمت عاشقی دیوانه هستم
با چشم تو دیوانگی بستم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود