يکشنبه ۹ دی
خورشيد عشق شعری از آرتمیل
از دفتر صدای غریب نوع شعر موج نو
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۴۶ شماره ثبت ۵۲۳۹۱
بازدید : ۵۴۷ | نظرات : ۴
|
|
سر در گمم
نمی دونم چیکار کنم
کوچه منو صدا می کند
در کوچه های تنگ
دیواری طلائی می بینم
منو به طرف خود می کشد
آن طرف دیوار
جاده ای با گل های بنفشه
جاده ای با بوی عشق
همه جا نورانیه
پروانه ها بر روی گل های عشق
چهچهه بلبلان عاشق در آن سرزمین
ناگهان غروبی اومد
خورشید عشقم تو این سرزمین داشت غروب می کرد
نزدیکش شدم
اما بهش نمی رسیدم
آخه زودتر از من رفته بود
لب ساحل چشم به راش بودم
غافل از آن که به ته دریا می رفت
پروانه ها دور سرم بودند
چشمام دنبال پروانه ها
هر کدام دنبال غروب
همه چیز عادی شد
آنجا نه غروبی بود و نه پروانه ای
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود
یلدا مبارک