يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر هاله نظمي افشار
آخرین اشعار ناب هاله نظمي افشار
|
امروز نيز آغاز كردم زندگي را
دل به وصالت پر ميكشد خانه ي دوست كجاست؟
كجايي كه دلم دلتنگ شده
كجايي كه بيتاب شده
كجايي كه به يغما ميرود اين تن خسته
كجايي كه اين روح ديگر باز نميگردد به اين جسم خسته
در اين جا روبرويم خورشيد پيداست
نميخندد دگر اين آفتاب داغ
من با تو زيبا ميشوم
هركه ميشناسد مرا با تو ميخواهد مرا ببين
كوه نيز با من نميخندد نگاه
ابرها نالان ميشوند از دست من
طوفاني ميشود اين مرز و بوم
دستت بده تا كه دوباره نو شود اين مرز و بوم
سنگ فرش هاي اين خيابان به تاراج بردن
نيستي كه ببيني چه كارها كه نكردن
برگردو اين دنيامون و چراغوني كن
به پيش من نه ولي دنياتو خندون كن
#هاله-نظمی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبانوی عزیزم
زیبا بود