شنبه ۲۶ آبان
|
دفاتر شعر میترا بحرینی حسنی ، میم فخرا
آخرین اشعار ناب میترا بحرینی حسنی ، میم فخرا
|
دلم گرفته است
بر می خیزم و رخت های چرک سال ها را
به میخ های حیاط
می آویزم
تا در باد
برقصند و شادمانی کنند
باز کرده ام دیشب
صندوقچه لباسهای بید خورده را
تو به قول هایی که دادی
وفا نکردی
و از همان وقتی
که از کنار حوض آبی ”حیات” رفتی
هر روز کنار گور تو
امیدوارانه
ساعتی را کوک میکنم
باشد که شاید
اینبار
در خواب نمانی
بیدار شوی و بازگردی
بازگردی تا به رخت های آویزان روی بند
کودکانه بخندیم
و باز چو دیوانه ها از یکدیگر بپرسیم:
” عزیزم، ساعت چند است؟ ”
|
|
نقدها و نظرات
|
درود من بر. شما عزیزم ! از نگاشتنت فهمیدم که میدانی چه سخت است. امیدوارم مرهمی بیابید. هر چند برای من میسر نش . میسوزیم و میسازیم. سپاسگزارم از لطفتون ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.