مشقهای سوخته ی فرشتگان سرزمین مقدس
در خاطره ی کهکشان
دفتر مشقِ هزار فرشته ی زمین
سوخته بود
راننده ی لودر
فرشتگانِ زمین را
با خاک پوشانده بود
بدونِ کفن
در شهرِ مقدسِ بمباران شده
در میان خرابی ها
پنج کودک در یک کفن
قلبهای مادران
ایستاده بود
آیا مادر برای آخرین بار
صورتِ فرشته ی زمین را
دیده بود
آی خلبانِ الکلی
در خندق های این شهر
هزار فرشته ی زیبا
در خونِ خود آرمیده اند
قلبِ هزاران مادر ایستاده است
از میان ابرهای زیبای وطن
خواهی رفت
در زشت ترین آهنگِ شمالی
در توهمِ الکل
در خاطره ی کهکشان
قهرمانانِ زمین جمع خواهند شد
با خاطره ی مشق های سوخته ی فرزندان
آنها گریه نخواهند کرد
ذر سرزمین های مقدس
هزار آذرخشِ مقدس
رویید
هزار فرشته ی بی کفن
در خاکِ مقدس آرمید
در مقدس ترین صبحِ سرزمین های مقدس
هزاران دست زمزمه ی گریه میکردند
در سوگِ فرشتگانِ شهر
قلبهای مادران ایستاده بود
هزاران دست
زمزمه ی گریه میکردند
در مقدس ترین صبحِ شهر
در شهرِ مقدس
در صبحِ بی سکوت
هزار اشکِ مقدس
هزار دستِ مقدس
زمزمه ی گریه میکردند
شهرِ مقدس
زمزمه ی گریه میکرد بی آب
در صبحِ بی سکوت
در سوگِ فرشتگان زمین
در شمالی ترین آهنگِ زشت
خلبانِ الکلی
در خواب
در جنوبگانِ مقدس و زیبا
قهرمانانِ زمین جمع خواهند شد
با خاطره ی مشق های سوخته ی فرزندان
آنها گریه نخواهند کرد
هزار دستِ مقدس
زمزمه ی گریه میکردند
در مقدس ترین صبح
در شمالی ترین آهنگِ زشت
خلبانِ الکلی
در خواب
هزار دوشیره ی آبی
در خون آرمید
هزار دستِ مقدس در زمزمه ی گریه
خلبانِ الکلی
در خواب
جنوبگانِ زیبا
تو را خواهیم ساخت بی ستم
در سرزمین های مقدس
سرزمینِ دوشیزگانِ آبی ی بی کفن
با دستانِ مقدس
تو را خواهیم ساخت
خلبانِ الکلی
در خواب
حسین شفیعی
تقدیم به کودکان مظلوم سوریه و افغانستان.... که در جهالت های بشری فریاد رسی نداشتند و بشریت عزادار آنهاست.