مرگ در میزند...

درود جناب هیچکاک
بسیار زیبا و خوش آهنگ
غمگین

مرگ نقل مکان از خانه ای به خانه ی دیگر ست
باید مواظب بود و دید اسباب منزل که با خود منتقل می کنیم از آن خود ماست یا مربوط به دیگران است
این مهم است.
مال و منال و اسباب اگر سهم خود ما بود ، " مرگ " شیرین تر از عسل خواهد بود
در غیر این صورت از " مرگ " هولناکتر چیزی نمی توان یافت .



درود بر شما جناب میرزایی عزیز
عالی و حکیمانه سرودید

زنده باشید

درود بزرگوار

بیا جانم بگیر اینک
همی دانم نمیدانی....
که من جان داده ام بسیار
پیش از این که تو آیی
به دست غم ،به پای عشق
گاهی فقر و تنهایی
بیا اینک تو دستم را بگیر ای مرگ
پایانی بده بر رنج این انسان
که آغازش همه غم بود
استمرار آن حرمان
بیا ای مرگ،ای پایان...!

سلام بسیار عالی......

درود بر شما شاعر گرامی
تق تق تق
کیست میکوبد چنین بر در؟؟
بگو بامن که نامت چیست؟
مرا با هیچکس کاری نبوده
پس تو کارت چیست؟
-منم من مرگ !!
پایان همه آمال و اوهامت
منم مرگی که میپنداشتی دورم ز تو
اینک همی گردم به دور خانه و بامت
گشایی اینک این در را
وَ یا ترسی و نگشایی
گریزی نیست دیگر بر تو ای آدم
گریزی نیست بر من ،آه ای پایان غم انگیز