جمعه ۲ آذر
تعبير خواب شعری از حسين زرتاب
از دفتر خط كبود نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۵ ۲۳:۵۴ شماره ثبت ۵۱۰۱۷
بازدید : ۲۸۷ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب حسين زرتاب
|
294-تعبیر خواب-1395/7/16
اجل، تعبير بود خوابِ پریشانِ مرا شاید
که تو رفتی
از این فرجام بی حاصل
میان انتخاب بدترین ها، بد
فضای سقط انسانی
پذیرش های اجباری.
مرا تکرارِ حرفِ ناخدای دهشت و تزوير
بدر از دین و ایمان و مروت کرد
و من
تنها تر از فریادِ آزادی
میان قیل و قال صد هزاران مست
بی کس مانده و تنها.
در این صحرای وحشت زای بی مأوا
پر حسرت
بی آوا
درون خانه ارواح تاریکی
نمی یابم کسی را تا بیاویزم به او یکدم
نوای ماتم خود را
نمی یابم همان گمگشتگی های صباوت های تاریخی
میانِ خاطراتِ تلخِ رسوایی.
من و بودن
من و رفتن
من و میلی بسوی ماهتاب نقره فام شب
رفیق راه می خواهد دلم هر دم
که من تنهای تنهایم
کنون از آسمانِ سرخ می ترسم
ز شوق رفتن امید، از آوندِ خشکیده
ز نسل ماورا مايوس و بی طاقت
ولی همواره در ياد تو می مانم
با فکر تو درگیرم
هزاران شعله در ژرفای تاریکی
بسوزاند وجود خسته من را
فراوان نورِ بینایی
برویاند امید و باور من را
هدایت می کند تا صبح
مرا، فریاد یکرنگی
تا فرجام انسانیتی خسته
""حسین زرتاب ""
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.