سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        آدم

        شعری از

        علی میرزایی( هیچکاک)

        از دفتر مرگ کلمه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۵ ۲۳:۵۳ شماره ثبت ۵۰۷۲۰
          بازدید : ۵۸۷   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی میرزایی( هیچکاک)
        آخرین اشعار ناب علی میرزایی( هیچکاک)

        نام کوچکم آدم است
        و فامیلم جایز الخطا
        جدم میرسد به پیغمبری با همین نام
        که معلوم نیست چه کسی را میخواست هدایت کند؟
        وقتی خودش بود و عیالش!
        شاید هم برسد به یک گوریل بنفش
        شبیه همان که رفیق بیگلی بیگلی بود
        میگویند ملک بوده ام
        و اهل فلک
        بالهایم کو؟
        من از ارتفاع میترسم
        از فرورفتن در خاک هم
        آدم هستم
        مخلوطی از ملَک و میمون
        ترکیبی از گِل و گوشت
        تاریخ تولید ندارم
        تاریخ انقراض هم....
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۶ مهر ۱۳۹۵ ۱۸:۵۵
        درود جناب هیچکاک
        جالب و زیبا بود
        جسارتا تاریخ مصرف بنی آدم هم روزی تمام میشود خندانک خندانک خندانک
        سمانه هروی
        جمعه ۱۶ مهر ۱۳۹۵ ۰۹:۰۶
        خندانک خندانک خندانک
        ای کاش تاریخ انقراض داشتم خندانک
        باقر رمزی ( باصر )
        جمعه ۱۶ مهر ۱۳۹۵ ۱۴:۱۳
        خندانک خندانک خندانک
        ابر زندانى باد
        باد زندانى دشت
        چه كريه است اين روز
        روز آوارگى خون حسين
        كه به ما آموزد؟
        كه در اين قافله با رهگذران
        بايد از ابر گذشت
        بايد از باد گذشت
        بايد از آب گذشت
        بايد از خون گذشت
        تا رسد پاى ملائك كف دست
        روز آوارگى خون حسين
        كه به ما آموزد؟
        كه پُر از شبنم بود
        شاخه ‏ى شهد گلابى سپيد
        كه لب بام ابد ناپيداست
        كاش از رود فرات كاسه پُر مى‏ كرديم
        تا رسانيم به دشت
        تا رسانيم به خاك
        تا رسانيم به لب
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        باقر رمزی باصر

        سلام و درود جناب علی آقای مهربانم
        ما بندگان جایزالخطا نیستیم ، یعنی مجازیم نیستیم که خطا کنیم ولی اگر بگوئیم ما
        ممکن الاخطا هستیم درست میشود . ما امکان دارد خطل کنیم ولی مجاز نیستیم
        ببخشید جسارت نکرده باشم بزرگوار
        یاسررشیدپور
        جمعه ۱۶ مهر ۱۳۹۵ ۱۶:۵۶
        درودتان باد
        پایا باشید 🌺🌺🌺🌺
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0