می ترسم

دلم هر شب گرفتارِ جنون و عشق و ناکامی
من از رُسوایىِ شَبهاىِ بی تغییر میترسم


درود برادربزرگوارم
بسیارزیبا بود
احسنت
لذت بردم

درود گرامی
غمگین و زیباست

سلام بسیار زیبا ........

نترس
مرگ کنجکاوی بزرگی ست
می خواهم از فضولی بمسرم.........

درود بر برادر گرامی

بسیار عالی و دلنشین

قلمتان زیباست

شدم در بند غم زنجیر پر از تکرار و عادت ها
من از این غم که هردم میشود تکثیر میترسم !

به به
عالی بود جناب رشیدپور
بسیار زیبا و حرف دار و لذت بخش
درود برشما

یاد شعر زیبای کیوان هاشمی افتادم:

من از شب ها ی تاریک بدون ماه می ترسم
نه از شیر و پلنگ، از این همه روباه می ترسم

مرا از جنگ رو در روی در میدان گریزی نیست
ولی از دوستان آب زیر کاه می ترسم

من از صد دشمن دانای لامذهب نمی ترسم
ولی از زاهد بی عقل نا آگاه می ترسم

پی گم گشته ام در چاه نادانی نمی گردم
اصولأ من نمی دانم چرا از چاه می ترسم

اگرچه راه دشوار است و مقصد ناپدید اما
نه از سختی ره، از سستی همراه می ترسم

من از تهدیدهای ضمنی ظالم نمی ترسم
من از نفرین یک مظلوم، از یک آه می ترسم

من از عمامه و تسبیح و تاج و مسند شاهی
اگر افتد به دست آدم خودخواه می ترسم

مرا از داریوش و کوروش و این جمله باکی نیست
من از قداره بندان مرید شاه می ترسم

نمی ترسم ز درگاه خدای مهربان اما
ز برخی از طرفداران این درگاه می ترسم

چو " کیوان " بر مدار خویش می گردم ، ولی گاهی
از این سنگ شهاب و حاجی گمراه می ترسم

درود بزرگوار عالی بود

با سلام
بسیار درودهاااا
هر آن خو كَرده با تنهایىِ خود عالمی دارد
من از تکرارِ این تنهایىِ دلگیر میترسم

عاااااالی بود قلمتان جاری برقرار باشید

سلام
بسیار ممنون بابت این زیبایی که تقدیم سایت کرده اید

سلام و درود بر شما بزرگوار
کماکان موفق و موید منصور باشید
به سروده ی ( گلو بند ) سری بزنید
ممنونم

سلام استاد بزرگوار جناب رشیدپور عزیز
خیلی با احساس سروده اید
واقعا لذت بردم

درود بر شما جناب رشید پور گرامی

زیبا سرودید

خداوند عاقبت همه ی ما را ختم به خیر گرداند

درود بر شما
عالی بود

سلام جناب رشیدپور عزیز
عالی بود
احسنت

لذت مجددی نصیب شد
برقرار باشید

درودها استاد
بسیار زیبا ودلنشین
دستمریزاد

سلام ودرود
زیبا سرودید
دستمریزاد


مرا جامی بده ساقی که یکجا سرخوشم سازد
من از پِیکی که کم کم می كند تاثیر می ترسم