يکشنبه ۴ آذر
آیین و آیینه ها شعری از اله یار خادمیان(صادق)
از دفتر یاس نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۵ ۲۱:۵۳ شماره ثبت ۴۹۷۰۶
بازدید : ۳۲۴ | نظرات : ۱۵
|
دفاتر شعر اله یار خادمیان(صادق)
آخرین اشعار ناب اله یار خادمیان(صادق)
|
آیین و آیینه ها قسمت دوم
من شعرِگلهايِ شما را مي سرايم
آيين ها،آيينه ها را مي سرايم
پيراهنِ اخلا صتان نيلی چراشد؟
دستِ نوازش هايتان سيلي چراشد؟
بايد متين با اهلِ معني گفتگو كرد
باصبر بايد پارگي ها را رفو كرد
هر مشكلي حل ميشود ، با مهر باني
مشكل شود پيچيده تربا سرگراني
جمله مسلمانيم ، در اين هيچ شك نيست
اما مسلماني خميرش بي نمك نيست
سيلي مزن با نامِ دين ، دين داد دارد
آرام كن ،سيلي زدن فر ياد دارد
آدم ،عزيزان خالي از عيب و خطا نيست
جز حضرتِ حق هيچكس مطلق بجا نيست
ضعف و فريب و لغزشِ انسان زيادست
هرچند درسي خوانده ، بازم بي سواداست
بايد كسِ لغزيده را بي دين نخوانيم
شايسته ي هر نا له و نفرين نخوانيم
آيا تو هم لغزيده اي تا حال يانه
كج رفته اي يك لحظه را صد سال يانه
درهرچه مي بينم خدا را مي كنم حس
در سنگ ها حتي صدا را مي كنم حس
هركس كه خود را نفسِ بر تر مي شمارد
شيطان شده ، شايد خودش باور ندا رد
هر كس شود آ لوده ، آيا دين ندارد؟
آيينه در گرد و غبار، آيين ندارد ؟
انديشه كن ، تو جوهرِانديشه داري
تسليمِ طوفاني چرا ؟ تو ريشه داري
بس كارهاي خام و بي بر نامه كرديم
بسيار احسا ساتِ بي هنگا مه كرديم
ايام عقلست و خرد فصلِ كري نيست
بي دانش و تقوا كسي را برتري نيست
تحقيق كن عصرِ پیام و حق گرايي ست
در حاشيه ،كي ، عاشقِ مطلق گرايي ست
شورِ سر و احساسِ دل ،بي نقل ،كورست
هر شعرِبي انديشه اي از عقل دور است
دين آدمِ ساده نمي خواهد برادر
مردِ سر افتاده نمي خواهد برادر
دين مردِ زيرك خواهدو ايمان محكم
كي از سفيهي نقش شد ديوان محكم
بايد كرو كور و كج و غافل نباشيم
تا شاهد پايان بي حاصل نباشيم
مثلِ پدر خامي مكن فرزند آدم
بازم مكن اسباب شيطان را فراهم
لبخند شيرين و دل نا سخته ، سخت است
انسان فريبي شيوه ي اين تيره بخت است
انسان شدي، از خوي حيواني بري باش
اي بهترين خلقت به فكربر تري باش
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
عجب مثنوی شورانگیزی است و شما چقدر استادانه باصلابت با رهوار سخن می تازید یاد سبزواری افتادم
بی نهایت زیباست دوست من موفق باشید