پنجشنبه ۴ بهمن
قمار شعری از ژنرال آریا
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ۱۶:۵۶ شماره ثبت ۴۹۶۷۶
بازدید : ۷۵۰ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب ژنرال آریا
|
قلب من خانه ي قمار تو شد
گاه ميبري و ميبازي
حكم چشمت بريد آسم را
خسته كردي مرا ازين بازي
دست تو بُر زده تمام مرا
زود باش، برگ آخرت رو كن
حاكمي را كه كُت شده بنگر
بوي آتش گرفتنم بو كن
حكم تو خشت شد اين دست
خشت جانم بدست تو اينبار
بازهم تمام دستم دل
بازهم شكن تو خشت اينبار
تكه تكه تمام برگهاي دلم
قطره قطره تمام اشكهايم
هرچه داشتم قمار كردم من
در تو باختم تمام رويايم
حال يك مرد خسته را دارم
حال سرباز جنگ برگشته
حالت يك اسير صدساله
حال ديوانه اي سرگشته
حالت يك زن كتك خورده
حال يك مادر پريشان دل
حالت يك مريض افسرده
حال بيمار مبتلا به سِل
حالت سرفه هاي طولاني
بعد سيگارهاي پنهاني
تلخي طعم بهمن و مگناست
لحظه هايي كه تو نمي داني
مثل برخورد موج با صخره
تكه تكه شدن به صد قطره
بازگشتن به عمق درياها
هاجري در صفا و در مروه
حال من مثل ببر زخمي است
وحشي و آرام و زخم خورده
چون عقابي كه در بلنديها
با تمام تنهاييش مرده
حال من مثل حال باران است
مي زند سر به دامن شيشه
يا كه مثل درخت صدساله
بر تنش جاي ضربه ي تيشه
تيشه گفتم به ياد تيزي تيغ
ميكشم تيغ بر رگ دستم
چند ساعتي ست بيهوشم
شايدم مرده ام و يا مستم
سردي خون به زير پاهايم
ياد فصل تولدم هستم
كاش هرگز نبود ماه مهر
از تمام تمام خود خستم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود
شعر خوبی بود
استادصفادل هم توضیحات خوبی دادند
موفق باشید برادرخوبم