ساعتِ برگشت

به نام خدا
انتخاب شعر هفته مدیریتی را با شعر زیبای خانم نسیمه سحری آغاز می کنیم مدیریت این بخش زیبا را از این به بعد به سرکار خانم استاد لیلا باباخانی واگذار می نمائیم و جای دارد همینجا تشکر جانانه ای از ایشان بابت این همکاری ارزشمند داشته باشیم
از خداوند سبحان خواهانم روز به روز بر علم و فهم و ادراک ما بیافزاید
در ضمن از سروران و اساتید گرانقدر و اعضا خواهانم ضمن نقد و برسی این اثر،
دیگر اثار این شاعر هنرمند را بخوانند و نظر کلی خودشان با تمام مهربانی تاکید می کنم با مهربانی!! مرقون و درج نمایند. متشکر میشوم
اشاره!!!
شاید چون مدیر این مکان باشم و در چشم بعضی ها شیر درنده خوی پیشه خود باشم!!
اما در برابر عظمت مهربانیتان خاک پای شما هم نیستم
مدیر موسس سایت ادبی شعرناب فکری احمدی زاده

باسلام و ارادت خدمت همه عزیزان و به خصوص شاعر شعر سفر ، وهمچنین امید موفقیت خانم باباخانی
چون نامی از بنده به میان آمد نکاتی را عرض می کنم
گفتنیها را اساتید محترم ، فرمودند . مزید فرمایشات بنده چند غزل از شاعر محترم را خواندم به طور کلی از دید هنری اشعاری خوب بودند عناصر شعر ، آرایه های ادبی، مانند تشبیه، استعاره مجاز، تشخیص، زینت بخش اشعار ایشان هستند.
وزن و قافیه را به خوبی رعایت کرده اند و اشراف کامل دارند زبان شعر ایشان روان و به روز است. موضوع و محتوای شعر شان مطلق عشق مجازیست
کمبود مضامین مورد نیاز جامعه مانند :ستم ستیزی، دین مداری، فقر ،ازدواج،بیکاری،گرانی،مقابله با خرافات و...که جامعه کنونی ما با آن دست به گریبان هستند در شعر ایشان به چشم می خورد
تعهد شعری بحث دیگریست که در شعر ایشان به آن پرداخته نشده ،زیرا از دیدگاه اسلام شعری که در خدمت اخلاق و جامعه نباشد و سازنده نباشد انسان را به پوچی وخیال پردازی سوق می دهد
بسیاری از دانشمندان، مانند: دیدرو فیلسوف فرانسه ای، تولستوی ، افلاطون و ارسطو و... گفته اند: هنر باید اخلاقی باشد و اگر حدود اخلاق را رعایت نکند ناپسند است.
زیاده عرضی نیست
موفق باشید

درود برتمام استادان ودوستان عزیزی که
دست به نقد شده اند دراین صفحه
شعر زیبایی بود گرچه ضعفهایی هم داشت که
گفتنیها را اساتید بزرگوارگفتند وهرکدام ازمنظری به نقد شعر پرداختند
اما نکته ای راکه می خواهم دراینجا یاد اورباشم اینه که نکات فنی وقافیه وعروض ووزن درشعرمرد وزن فرقی نمی کنداما نگاه وجهان بینی یک زن با مردها خیلی تفاوت دارد ودرنقد اشعار زنان حتمن باید به این ویژگیها توجه داشت
وکمی هم ازچشم زنها دنیارانگاه کرد تابتوانیم نقدی واقع بینانه ترو درست تر براشعارشان داشته باشین
شعر زنان همیشه ملموس تراست وبار عاطفی اشعارشان
همیشه بر معنا وتصویرسازیها می چربد واین هم دلیلش درتفاوت خلقت زنهاست

آقای سلیمی عزیز در جواب سوال شما عرض می کنم چون هر چه می نویسم با علم وآگاهیست مسئولیت آن را هم به عهده می گیرم در مورد تعهد اخلاقی کمی در بالا توضیح دادم برای صحت آن به معنی سوره شعرا توجه کنید و نیز دیدگاه چندین دانشمند را که نام بردم در آنجا نوشتم و شما هم چون این رشته سر دراز دارد می توانید تحقیق کنید
و نیز بدانید تمام نقد تعریف و تمجید نیست در نقد گاهی نیشی از سر دلسوزی به صاحب اثر وارد می شود این طبیعی است تاحدی هم ناراحت شود اما در نهایت آن جایی که خود ندیده است می بیند

درود بر جناب ملحق عزیز و سرکار خانم باباخانی بزرگوار
باز هم به حسن انتخابتان تبریک می گویم و امیدوارم این روند را ادامه بدهید .
حسی که از اشعار بانوان در ذهن مخاطب ایجاد می شود لطافت و نرمشی خاصی دارد که شاید در اشعار بزرگان شعر پارسی هم نتوان آن را جست . و این مطلب را می توان با لطافت طبع بانوان نسبت به خشونت و زبری طبع مردان توجیه نمود . البته نباید از تسلط سرکار خانم نسیم به وزن به سادگی گذشت که این خود برگ برنده ی دیگری است .
اشعار سرکار خانم سحری تاییدی است بر عرایض بنده .
عزت زیاد

سلام وعرض ادب...........
اقدام شایسته ایست....درودها....
*********************************
ساعتی تصویر ماهت روی آب افتاده بود
آب هم از دیدنت در پیچ و تاب افتاده بود..............
این شعر زیبا بر وزن (فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن).می باشد..
نکته ی قابل توجهی که به نظرم رسید ..البته به استناد یکی از کامنتهای بزرگوار جناب شیخی..در این وزن در رکن اول.........................

هر چند شاعر بتواند در بحر رمل در رکن اول اختیارات شاعری استفاده نکند
اهنگ شعر گوشنواز تر میشود..دقیقا مثل بیت مطلع که سریعا اهنگ خوانش دریافت میشود وتا اخر با همان وزن صحیح ..حالا کم یا زیاد اختیارات .خواندن..ادامه مییابد....

این وزن یکی از ساده ترین اوزان است ولی انعطاف زیادی دارد
وبا هر محتوایی سازگاری دارد..

توصیه ای که دارم برای همه ..استفاده از علائم نگارشیست
صرفا برای زیبایی نیست....مکث ...(ویرگول)....مکث ادامه ...جمله ی خبری
نقطه ویرگول... وغیره

موفق وموید باشید ./

درود بر شما...بسیار زیبا و روح نواز سرودید... مرحبا
شخصا که در خم کوچه ی اول شعر پرسه میزنم،اما در بیت زیر
لحظه رفتن ،لبانت طعم دلتنگی گرفت
ساعت برگشتنت ای کاش خواب افتاده بود
معنای مصرع دوم با محتوای شعر در تناقض هست..البته شاید هم من متوجه نمیشم.به نظرم معنیش میشه اینکه آرزو دارم که برنگردی و با مفهوم ابیات قبل نمیخونه..بر من میبخشید اگر اشتباه میکنم در غیر اینصورت نیاز به عنایت داره...مؤید باشید

سلام
نقد مفصلی نوشته بودم (شک نکنید هرنقدی انتقاد نیست ممکن است تعریف هم باشد!)ولی با وجود آنلاین بودنم یک دفعه ای از آنلاین در آمدم ونقدم ارسال نشد!
بیت رفتن وبرگشتن را فقط می گویم که ضعف دارد
هررفتن معشوقی از نظر عاشق نا مطلوب وهر برگشتنی مطلوب است
وقتی می گویید
ساعت برگشتنت ای کاش خواب افتاده بود
من خواننده تصورم براین است که راضی به آمدن او نیستید اگر چنین منظوری داشته اید که در نهایت رسایی وزیبایی ست اگر غیر از این است باید کاری کنید که مفهوم را برساند که دلتان می خواهد برگردد.
مصرع های نابی دارید دربیت کودتا وانقلاب ولی ربط این دو مصرع به هم کمی دور از ذهن است هم چنین بهترین ودلچسب ترین مصرعتان
لحظه رفتن ،لبانت طعم دلتنگی گرفت
که خیلی خوشم آمد
کلا کارتان وکارهایتان قابل توجه هستند

درود؛لحظه رفتن ،لبانت طعم دلتنگی گرفت
ویرایش می شود:: وقت رفتن یا گاه رفتن یا روز رفتن
رفتن ،لبانت طعم دلتنگی گرفت
لب طعم دل تنگی گرفت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟
و این مصرع با ابیات بالا و پایین در معنا تناقض دارد
چرا لحظه برگشتنت باید معشوق خواب افتاده بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
>>>>ساعت برگشتنت ای کاش خواب افتاده بود!!!!!!!!!!
لحظه ی رفتن بیت اصلاح می شود ولی مفهوم ؟؟

درود و سلام و صبح به خیر به همه دوستان عزیز
خدا می داند نمی خواستم این مطلب را در این موقعیت بنویسم که شاید سوء تفاهمی ایجاد کند ولی چاره ای نبود جز نوشتن . به هر حال مخاطب هرگونه قضاوتی داشته باشد به گردن خودش .
اول صبحی سایت را باز کردم و این نقد را خواندم . از جناب آقای حکیم در زیر همین شعر .
فرموده اند : ... زیرا از دیدگاه اسلام شعری که در خدمت اخلاق و جامعه نباشد و سازنده نباشد انسان را به پوچی وخیال پردازی سوق می دهد .
جناب حکیم عزیز ، عذرخواهی می کنم .
از جایگاهی به سخن پرداخته اید که به ازای هر کلمه اش مسئول خواهید بود .
این دیدگاهی که شما به اسلام نسبت داده اید از کجا آورده اید ؟ مستندات خود را مبنی بر این ادعایی که فرموده اید ، ارائه کنید و در غیر اینصورت از وصله کردن هر موضوعی که دلخواهتان است یا دلخواهتان نیست به اسلام و دیدگاه اسلامی اعراض کنید .
درست است شعر را خوب بلدید ، نقد را می دانید . از دستور زبان آگاهی دارید . ولی دیگر اینگونه وارد شدن به این موضوع آن هم با رنگ و بو و سپر اسلامی نارواست .
عزت زیاد

درود برشما شاعره بزرگواربانو سحری گرانقدروهمچنین خانم بابا خانی عزیز
غزلی سرشار از عشق وزیبایی بود با مطلعی زیبا ومحکم، وزن این شعر زیبایی آن را چند برابر نموده است امابه نظرمن هنگام خواندن بیت اول این مصرع وزن آن مقداری لنگ می زد ویا من بخوبی نتوانستم با آن ارتباطی برقرار کنم به هرحال از خواندن این غزل زیبا لذت بردم

دیدنت خاکسترم میکرد و دوری ات خراب
دل تو بودی یا نبودی در عذاب افتاده بود
دوستان عزیز مرا راهنمایی کنند
درود برشما عزیزان

درودها برشما شاعر گرانقدر
توانایی شاعر محترم در سرایش غزل با خوانش سایر آثار فاخرشان بر هیچکس پوشیده نیست و برای بنده آشکار است که سرایش برایشان جوششی است نه کوششی و چونان موم در دستان هنرآفرینشان رام ِرام است اما این غزل شاید فرق می کرد یا بنده دچار اشتباه برداشت شده ام.

سلام و صبح به خیر جناب حکیم عزیز
پاسخ سئوال بنده را نداده اید ؟
در ابتدای عرایضم توضیح دادم که شاید گفتن این مطالب در این موقعیت صحیح نباشد . چون می دانستم از نقل این مطلب برداشت دیگری خواهید داشت که همان هم شد . بنده از نیش نقد شما گله ای نکرده ام جانم . خلط مبحث نکنید برادر عزیز .
چند آیه از انتهای سوره ی شعرا که به آن اشاره کرده اید عینا برایتان نقل می کنم .
هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ ﴿٢٢٢﴾ یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾ وَالشُّعَرَاءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿٢٢٤﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ ﴿٢٢٥﴾ وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لا یَفْعَلُونَ ﴿٢٢٦﴾
لطفا وجه دلالت خود را از این آیات را با این فرمایشی که مرقوم کرده اید بیان کنید :
" از دیدگاه اسلام شعری که در خدمت اخلاق و جامعه نباشد و سازنده نباشد انسان را به پوچی وخیال پردازی سوق می دهد "
در کجای این آیات اشعار متعهدانه و غیر متعهدانه تقسیم بندی شده اند ؟ شما این تقسیم بندی من درآوردی را از کجای اسلام استخراج کرده اید ؟ لطفا این مطلب را توضیح بدهید . در ضمن من به گفتار فلاسفه اشاره ای نکرده ام که آن را مستند می کنید . کدام یک از افرادی را که در مثل آورده اید مسلمان بوده اند و مدعی اسلام که اینگونه از کلامشان تعهدات اسلامی را استخراج می کنید ؟ لطفا فقط در مورد وجه دلالت خودتان در آیاتی که ذکر کرده اید و فتوای صادره از جانب خودتان بفرمایید تا روشن شویم برادر بزرگوارم .
عزت زیاد